دانلود کتاب تاریخ بیهقی
|
عنوان فارسی: تاریخ بیهقی |
دانلود کتاب
جزییات کتاب
«اما غرض من آن است که تاریخی پایدار بنویسم و بنایی بزرگ بر افراشته گردانم چنان که ذکر آن تا آخر روزگار باقی ماند».
ابوالفضل بیهقی مانند حکیم فرزانه توس، ابوالقاسم فردوسی، نیک میدانسته که اثرش از «باران و از تابش آفتاب» و گذر زمان گزندی نمیبیند. وی گلستانی ساخته که «همیشه خوش» مانده و عمرش «همین پنج روز و شش» نیست. او به خواننده ایرانی میگوید که«بنای برافراشته» اش تا «آخر روزگار» باقی خواهد ماند.
تاریخ بیهقی یا «تاریخ مسعودی» نام کتابیست نوشتهی «ابوالفضل بیهقی»، که موضوع اصلی آن تاریخ پادشاهی «مسعود غزنوی» پسر سلطان «محمود غزنوی»ست. این کتاب علاوه بر تاریخ غزنویان، قسمتهایی درباره تاریخ صفاریان، سامانیان و دوره پیش از پادشاهی «محمود غزنوی» دارد. نسخه اصلی کتاب حدود ۳۰ جلد بوده، که به دستور سلطان «مسعود» بخش زیادی از آن از بین رفتهاست. و از این کتاب امروزه مقدار کمی (حدود پنج مجلد) بر جای ماندهاست. برخی این کتاب را «تاریخ ناصری» نامیدهاند، از جمله: «ابن فندق بیهقی» که در سال ۴۹۰ ه. ق. در منطقه «بیهق» به دنیا آمده، و بسیاری دیگر پس از او. برای این نامگذاری دو احتمال است: نخست به اعتبار لقب «سبکتگین» (پدر محمود غزنوی)، که «ناصرالدین» است، و کتاب تاریخ خاندان و فرزندان و فرزندزادگان وی بوده، و دیگر این که لقب سلطان مسعود که «ناصرالدین الله» بودهاست. به هر حال کتاب به نامهای دیگری نیز خوانده میشده، از جمله: «تاریخ آل ناصر»، «تاریخ آل سبکتگین»، «جامع التواریخ (البته جامع التواریخ رشیدالدین فضلالله کتابی دیگر است در چهار مجلد)»، «جامع فی تاریخ سبکتگین» و سرانجام «تاریخ بیهقی» که گویا بر اثر بیتوجهی به نام اصلی آن «تاریخ ناصری» به این عنوانها شهرت پیدا کرده بود. بخش موجود تاریخ بیهقی را «تاریخ مسعودی» نیز میخوانند، از آن جهت که قسمتهای بازمانده آن بیشتر رویدادهای دوره پادشاهی سلطان «مسعود غزنوی» را دربردارد.
در مورد بیهقی :
ابوالفضل بیهقی در سال 385 هجری در حارث آباد بیهق (سبزوار) زاده شد. خانوادهی وی دودمانی "نژاده" بودند. پدرش حسین، از خواجهگان دربار به شمار میآمد و با بزرگان روزگار خویش نشست و برخاست داشت. از آغاز زندگی بیهقی اطلاعات زیادی در دست نیست. همین اندازه روشن است که هنگام کودکی در نیشابور دانش آموخته و چون به نوجوانی رسیده است در "دیوان رسالت" سلطان محمود غزنوی که ادیب و دبیر بزرگی چون بو نصر مشکان ریاست آن را بر عهده داشت، به شاگردی پرداخته است. بیهقی شخصی مورد اعتماد بود و خطی خوش داشت. از این رو اجازه داشت بسیاری از نامهها و اخبار و احوال حکومتها و شاهان را رؤیت کند. و به گفته خودش «و این اخبار بدین اشباع که میخوانم از آن است که در آن روزگار معتمد بودم و به چنین احوال کسی از دبیران واقف نبودی مگر استادم، بونصر».(تاریخ بیهقی/886)
پس از بونصر مشکان سلطان مسعود، "بوسهل زوزنی" را به ریاست دیوان رسائل گماشت. بوسهل «مردی امامزاده، محتشم، فاضل و ادیب بود اما شرارت و زعارتی در طبع وی مؤکد شده» از این رو بیهقی نمیتوانست با وی کار کند، وی نامهای به امیر مسعود نوشت و از دبیری استعفا خواست. سلطان مسعود مانع آسیب رساندن بوسهل به بیهقی شد. بیهقی در زمان هفتمین شاه غزنوی، "عزالدوله عبدالرشید" صاحب دیوان رسالت شد اما بر اثر کید حاسدان و سخن بداندیشان از کار برکنار شد و به زندان افتاد.وی در کتابش این دوره را دوره عطلت نام نهاد. پس از آن در سال 444ه.ق «طغرل کافر نعمت» بر عبدالرشید شورید و او را به قتل رساند. بیهقی از زندان آزاد شد و نگارش تاریخی سترگ خود را درسال 448 ه.ق آغاز کرد و در فرصت باقی مانده عمرش آنرا به پایان رساند.
بیهقی هشتاد و پنج سال زیسته و به تصریح ابوالحسن بیهقی در«تاریخ بیهق» به سال 470 هـ.ق در گذشته است و به این ترتیب نوزده سال پس از اتمام تاریخ خویش زنده بوده و هرگاه به اطلاعات تازه ای در زمینه کار خود دسترسی مییافته، آن را به متن کتاب می افزوده است.
در مورد این تصحیح :
تاریخ بیهقی را علیاکبر فیاض - بنیانگذار دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه مشهد- پس از ۲۵ سال پژوهش و مطالعه، تصحیح کرد و توسط دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی انتشار یافت و به نحو بی سابقهای مورد توجه صاحب نظران قرار گرفت. به طوریکه در مدت بسیار کوتاه دو هزار مجلد از این کتاب به فروش رسید .البته پیش از چاپ کتاب ایشان درگذشت و رموز حروف لاتینی که وی برای نشان دادن علامت اختصاری نسخهها در پایین صفحات آورده بود مشخص نشد. همچنین به جای مقدمهٔ کتاب، مقالهٔ وی با عنوان «نسخههای خطی تاریخ بیهقی» چاپ شد.
کتاب حاضر چاپ چهارم و با دیباچه ای به قلم دکتر جعفر یاحقی است .
این اثر سترگ در حوزه تاریخنگاری، داستاننویسی، اندیشه، ادبیات و شیوه نگارش فارسی، نگاه خردمندانه به هستی و اتفاقات آن، کتابی شایسته و قابل توجه است. این کتاب آیینه نگاه یک انسان فرزانه و تیزبین ایرانی به روزگار و رخدادهای آن است که هم مایهی پند و اندرز و عبرت است و هم مایه مباهات و افتخار. تاریخ بیهقی، شاهنامه نثر فارسی است و بیانگر شایستگی زبان فارسی در حوزه نگارش و پژوهش. شیوه تاریخنگاری بیهقی میتواند سر فصل تاریخنگاری علمی ایرانیان باشد و پژرهشگران ما بر پایه آن بنگارند و آن را سر لوحه کار خود قرار دهند.