دانلود کتاب Game of Thrones and Philosophy: Logic Cuts Deeper Than Swords
by Henry Jacoby, William Irwin
|
عنوان فارسی: بازی تاج و تخت و فلسفه: منطق کاهش عمیق تر شمشیر |
دانلود کتاب
جزییات کتاب
ترجمه فارسی جلد اول A Game of Thrones | مترجم: سحر مشیری
ترجمه فارسی جلد دوم A Clash of Kings | مترجم: سحر مشیری
ترجمه فارسی جلد سوم A Storm of Swords | مترجم:گروه ترجمه وینتر فل – محمد مافی ها
بازی تاج و تخت (به انگلیسی: A Game of Thrones) اولین کتاب از مجموعه رمان فانتزی حماسی ترانه یخ و آتش (A Song of Ice and Fire)، اثر نویسنده آمریکایی جرج آر. آر. مارتین است. این کتاب برای اولین بار در ۶ اوت ۱۹۹۶ منتشر شد. این رمان در سال ۱۹۹۷ برنده جایزه لوکاس شد و همچنین در سال ۱۹۹۸ نامزد دریافت جایزه نبولا و در سال ۱۹۹۷ نامزد دریافت جایزه جهان فانتزی نیز شد. رمان کوتاه خون و اژدها، برگرفته از بخش دنریس تارگریان این کتاب نیز برنده بهترین رمان کوتاه در جایزه هوگو شد. در ژانویه ۲۰۱۱ این رمان توسط نیویورک تایمز به عنوان رمانی پر فروش معرفی شد و در ژوئیه همان سال به رتبه اول این فهرست رسید.
این رمان از دیدگاه شیوه روایت داستانهای مختلفی را روایت میکند که از جمله آنها خطوط داستانی سرزمین وستروس، دیوار شمالی و خط داستانی تارگریان میباشد. از داستان این رمان چندین محصول جانبی از جمله کارت بازی، تخته بازی و بازی نقشآفرینی ایجاد شدهاست. همچنین داستان این رمان پایه داستانی فصل اول مجموعه تلویزیونی بازی تاج و تخت محصول شبکه اچبیاو میباشد که پخش آن از ۱۷ آوریل ۲۰۱۱ شروع شد.
حماسه A Song of Ice and Fire (به فارسی: نغمه ای از یخ و آتش) شاهکار آقای مارتین یکی از معدود فانتزی هایی است که روابط و مناسبات شخصیت های آن به شدت واقعی به نظر میرسد. شخصیت ها کاملاً ملموس و به طرزی شگفت انگیز واقعی خلق شده اند. یکی از نکاتی که این رمان رو از بقیه هم ردیفانش جدا می کند مطلقاً غیر قابل پیش بینی بودن سرنوشت شخصیت هاست. شما معمولاً در یک داستان انتظار دارید که شخصیت های اصلی حداقل تا پایان ماجرا زنده بمانند اما در این رمان هیچ تضمینی در این مورد وجود ندارد و همین ویژگی به شدت داستان را جذاب می کند. یکی دیگر از مشخصه های اصلی داستان روایت موازی تعداد زیادی شخصیت است. این کار بسیار مشکل را جناب مارتین به بهترین شکل در رمانش به انجام رسانده است. هر فصل از داستان به نام یکی از شخصیت ها بوده و به ماجراهای او اختصاص دارد. در این مجموعه جادو همیشه به صورت نیرویی اسرار آمیز در مرز ماجراها قرار دارد و توضیحی در مورد جزئیات آن داده نمی شود اما همواره وجودش احساس می شود. این مورد به واقعی تر شدن ماجرا کمک بسیار زیادی کرده است.
“نغمه یخ و آتش” در “هفت پادشاهی” وستروس شکل می گیرد. قاره ای پهناور که تاریخ باستانی اش به دوازده هزار سال قبل باز می گردد. سرزمینی که در آن، فصلها می توانند سالها به درازا بیانجامند. ساکنان اولیه این سرزمین که “فرزندان جنگل” نامیده می شدند و “خدایان کهن” آنها هنوز هم در شمال پرستیده می شوند، توسط “مردمان نخستین” که از غرب آمدند، مغلوب گشتند. بعدها، “اندال ها” که خدای هفت چهره شان را از آنسوی دریا با خود آوردند، بخش جنوبی وستروس را فتح کردند، با این وجود به علت استحکامات طبیعی، هرگز موفق به تسخیر شمال نشدند. قلمروهای اندال بعدها توسط “خاندان تاگارین”، به ویژه” ایگان فاتح”، به صورت یکپارچه درآمد. ایگان فاتح قلمروهای جنوبی را با اقتدار فتح کرد و شاه “تورن استارک” که اهل شمال بود ترجیح داد در مقابل او زانو بزند تا اینکه خطر نابودی در مقابل اژدهایان ایگان را بپذیرد. “دُرن” ، آخرین پادشاهی آزاد، یک قرن بعد به واسطه ازدواجی بین خاندانهای حاکم، به وستروس یکپارچه پیوست. ۲۸۳ سال بعد از فتح ایگان، تاگارین ها در جنگی داخلی، تخت پادشاهی را از دست دادند و شاه “رابرت برتیون” با حمایت و پشتیبانی دوستش لرد ادارد استارک و جان ارن، “تخت آهنین” را تصاحب کرد. پانزده سال از سلطنت رابرت گذشته است که رمان آغاز می شود…
A Song of Ice and Fire، مجموعهای از رمانهای حماسی با درون مایههای فانتزی است که توسط رماننویس و نمایشنامهنویس آمریکایی «جرج آر.آر مارتین»، به رشته تحریر درآمده است. او نوشتن این مجموعه را در سال ۱۹۹۱ آغاز کرد و اولین جلد آن «بازی تاج و تخت» در سال ۱۹۹۶ به چاپ رسید. برنامه ریزی ابتدایی مارتین انتشار کتاب در قالب یک سه گانه بود، اما به دلیل استقبال زیاد، این مجموعه به یک هفتگانه تبدیل شد که ۵ جلد آن تا کنون به چاپ رسیده است و به بیش از ۲۰ زبان زنده دنیا ترجمه شده و حدود ۴٫۵ میلیون نسخه در آمریکا و ۷ میلیون نسخه در سطح جهان از آن به فروش رسیده است (آمار ۴ کتاب اول). وقایع این مجموعه در دو قاره خیالی به نامهای «وِستروُس» و «اِسوُس» با تاریخی چند هزارساله به وقوع میپیوندد. روایت داستان بصورت سوم شخص و از نگاه شخصیتها مطرح میشود که تا جلد پنجم تعداد آنها به ۳۱ نفر میرسد که در نقاط مختلف جغرافیایی قرار دارند. سه خط اصلی داستانی در این مجموعه در هم آمیخته شده است. رویدادهای نبرد میان خاندانهای متعدد بر سر تصاحب تاج و تختِ وستروس. تهدید درحال گسترش موجودات زمستانزیست فراطبیعی به نام «آدرها» که در سرزمین ورای دیوار عظیم یخی در مرزهای شمالی قاره وستروس زندگی میکنند و دیگری جاهطلبیهای «دِینِریس تارگَرین»، دختر تبعیدی پادشاه سابق وستروس (که در خلال شورشی داخلی کمی قبل از تولد دخترش به قتل رسید) برای بازپسگیری تاج و تخت از دست رفته پدرش توست نیروهای مخوفی که در اختیار دارد.
با الهام از وقایع تاریخی همچون «نبردِ رُزها» در انگلستان، مارتین سنتها و قواعد اصیل فانتزی را به چالش کشیده است. این مجموعه بخاطر گرایشات واقعگرایانهاش مورد تمجید قرارگرفته است. او جادو را فدای نبردها و دسیسههای سیاسی نموده است. خشونت و دوگانگیهای اخلاقی در میان صدها شخصیت این داستان به فراوانی مشاهده میشود. به دفعات شخصیتهای اصلی داستان کشته میشوند پس خوانندگان نمیتوانند اطمینان داشته باشند که قهرمانان داستان تا انتها در صحت و سلامت باقی خواهند ماند. ساختار چندگانه روایتگری داستان سبب میشود که شما با دیدگاههای شخصیتهای شرور داستان نیز آشنا شوید.
اولین جلد از کتاب بدون اطلاع رسانی و تبلیغاتی خاصی منتشر شد اما در حال حاضر چیزی در حدود ۲۲ میلیون جلد از آن در سرتاسر دنیا به فروش رفته است و به بیش از ۲۰ زبان زنده دنیا ترجمه شده است. کتاب چهارم و کتاب پنجم در زمان انتشارشان به لیست «۲۰ کتاب پرفروش» مجله «نیویورک تایمز» راه یافتند. تابحال از این اثر بزرگ اقتباسهای فراوانی بصورت سریال، کمیک استریپ، بازیهای کارتی و رایانهای و… صورت گرفته است.
به اعتقاد بسیاری از منتقدان این کتاب بهترین سری کتاب فانتزی است، و آن را از ارباب حلقه ها هم در رتبه ی بالاتری قرار میدهند و تا به حال به بیست و نُه زبان ترجمه شده است. موقعیت این کتاب در یک دنیای خیالی حادث شده است که بخش اصلی داستان در یک اقلیم هفت پادشاهی رخ میدهد. این کتاب روایت سوم شخصی دارد، که از نُه زاویه نقل میشود و اغلب راویان آن از خانواده ی استارک هستند که حاکمان اقلیم شمالی هستند که شامل لرد ادارد استارک . جان اسنو – برن استارک – سنسا استارک – آریا استارک – کتلین استارک – تیریون لنیستر و دنریس تارگرین میباشد.
سبک این کتاب چیزی میان ارباب حلقه ها و کتاب های تاریخیست. یعنی جادو وجود دارد اما جادوگری در کار نیست. موجودات جادویی غیر انسان و زامبی مانند وجود دارند. عنوان جلد اول این مجموعه Game of Thrones (به فارسی: بازی تاج و تخت ها) است که با نام های بازی شاهان و بازی تاج و تخت به فارسی ترجمه شده است.
چکیده داستان
داستان بازی تخت و تاج، سه خط داستانی را بهطور همزمان روایت میکند.
در قلمرو هفت پادشاهی
در ابتدای داستان، ادارد استارک (ند)، لرد وینترفل به نمایندگی از هفت پادشاهی یک سرباز فراری از نایت واچ (نگهبانی شب) را در حضور پسرانش محکوم و اعدام میکند. در راه بازگشت به وینترفل پسران ادارد شش توله گرگ را مییابند که به نشان از پنج فرزند و یک فرزند نامشروع او تصمیم به نگهداری از آنان میکنند. (گرگ، نشان خانوادگی قلمرو استارکها میباشد) در ادامه با مرگ لرد جان آرین مشاور سابق پادشاه (دست پادشاه، بالاترین مشاور نزدیک به شاه)، پادشاه رابرت باراتیون برای ملاقات با ادارد به وینترفل میآید. به دلیل اعتمادی که پادشاه به عنوان یک دوست و متحد قدیمی به ادارد دارد از او میخواهد تا عنوان مشاور پادشاه را بپذیرد. ادارد بر خلاف میلش این پیشنهاد را میپذیرد و در همان زمان زن او بانو کاتلین استارک از او میخواهد در مورد مرگ مشاور سابق، جان آرین تحقیق کند. خواهر کاتلین که بیوه جان آرین میباشد در نامهای مخفیانه به او اطلاع میدهد که شوهرش بر اثر توطئهای سیاسی و به دست زن پادشاه، ملکه سرسی و خانواده قدرتمند او (خاندان لنیسترها) مسموم و کشته شدهاست.
پیش از آنکه استارکها برای رفتن به سرزمین پادشاهی به سمت جنوب حرکت کنند، پسر جوان ادارد، بران استارک شاهد رابطه جنسی ملکه سرسی و برادرش جیمی لنیستر میشود و به همین دلیل جیمی برای حفظ این راز او را از بالای برج به پایین پرتاب میکند. بران بر خلاف احتمال زنده میماند ولی به کما میرود. در زمان بهبودی او یک قاتل برای کشتن او تلاش میکند که با تلاش مادرش کاتلین و گرگش که قاتل را میکشد او زنده میماند. کتلین در مییابد که شوهرش در سرزمین پادشاهی با خطر روبرو است. او به صورت ناشناس با کشتی برای هشدار به سوی شوهرش سفر میکند و در این مدت پسر بزرگش راب استارک را به عنوان جانشین و لرد وینترفل جایگزین میکند. کمی پس از رفتن کاتلین، بران از کما بیرون میآید در حالی که فلج شده و هیچ خاطرهای از سقوطش از برج ندارد. او نام گرگش را سامر انتخاب میکند. او در وینترفل به همراه برادر بزرگش راب و برادر کوچکش ریکون میماند.
در همین زمان لرد ادارد به همراه دخترانش سانسا و آریا به سمت سرزمین پادشاهی (پایتخت) در حرکت است. سانسا یازده ساله به عنوان نامزد پسر دوازده ساله شاه رابرت، ولیعهد جفری انتخاب شدهاست.
در زمان رسیدن کاتلین به سرزمین پادشاهی او دیدار مخفیانهای با پیتر بیلیش، معروف به انگشت کوچک، که از دوستان کودکی و دلباخته او بوده که اکنون به عنوان خزانهدار در سرزمین پادشاهی است، انجام میدهد. او خنجری را که قاتلی سعی داشت با آن بران را بکشد، متعلق به تیریون لنیستر، برادر کوتوله سرسی و جیمی میداند. در راه برگشت کاتلین به وینترفل او با تیریون مواجه میشود که از دیوار شمالی برمیگردد و او را اسیر میکند. او مسیرش را به سمت ایری جایی که خواهرش بانو لیزا آرین به عنوان بانوی دره بر آن حکمرانی میکند، تغییر میدهد. لیزا لنیسترها را به دلیل قتل شوهرش جان مقصر میداند و دستور قتل تیریون را میدهد. اما تیریون درخواست محاکمه از طریق مبارزه را میدهد و آزادیاش را پس از پیروزی مزدور استخدامی او، برون، در دوئل بدست میآورد. به تلافی ربودن تیریون، پدر او لرد تیوین لنیستر اعلام جنگ میکند. پسر او جیمی نیز که به تازگی در پایتخت با ادارد استارک مبارزه نموده و تعدادی از همراهانش را کشته و او را زخمی نموده بود به پدرش میپیوندد.
ادارد همچون جان آرین درمییابد که ورثه قانونی تخت و تاج در واقع فرزندان جیمی لنیستر و خواهرش ملکه میباشند. او این موضوع را با ملکه سرسی در میان میگذارد و به او شانس فرار میدهد پیش از آنکه حقیقت را به پادشاه رابرت بگوید. اما در این بین شاه رابرت در شکار جراحت سختی برمیدارد و به این دلیل ادارد نمیتواند در بستر مرگ پادشاه حقیقت را دربارهٔ کودکان همسرش با او درمیان گذارد. زمانی که رابرت در بستر مرگ است، برادر جوان او رنلی به ادارد پیشنهاد میدهد که پیش از آنکه لنیسترها حرکتی کنند، با استفاده از نیروهای دو خاندان شبانه ملکه سرسی و فرزندانش را دستگیر و کنترل حکومت را در اختیار گیرند. ادارد اما از این خواسته امتناع میکند. رنلی نیز به همراه گارد سلطنتی براتیون پایتخت را ترک میکند. ادارد از انگشت کوچک (بیلیش) میخواهد که توسط نیروهای گارد ملکه سرسی را بازداشت کند، اما او خیانت میکند و در نتیجه ادارد دستگیر میشود، تمام یارانش کشته میشوند و دخترش سانسا نیز بدست لنیسترها میافتد. اما آریا به کمک مربی شمشیر بازیاش از قصر فرار میکند.
در حالی که ادارد زندانی شدهاست، پسر بزرگ سرسی و جیمی، جفری به عنوان وارث رابرت و پادشاه هفت سرزمین بر تخت مینشیند راستین سوگند یاد کند و بر اساس قرارداری با ملکه سرسی به عنوان سربازی عادی به نگهبانان شب بپیوندند. ادارد نیز در دید عموم اعتراف به خیانت میکند، اما جفری بر خلاف پیشنهاد و تقاضای مادر و شورای مشاورانش دستور سربریدن ادارد را میدهد. لرد ادارد در برابر چشمان دخترانش سانسا و آریا اعدام میشود. آریا نیز بدست یکی از دوستان پدرش در نگهبانان شب میافتد.
با رسیدن خبر دستگیری ادارد، جنگی داخلی در سراسر هفت پادشاهی آغاز میشود. راب، لرد جدید وینترفل لشکری از شمالیها را آماده و به همراه کاتلین برای نجات پدر و خواهرانش به سمت سرزمین پادشاهی حرکت میکند.
در دیوار شمالی
دیوار شمالی جائیست که قلعه سیاه در آن قرار دارد و قلعه توسط «نگهبانان شب» یا کلاغها نگهبانی میشود. آن طرف قلعه سرزمین یخزدهٔ وحشیهاست. در ادامه داستان جان اسنو فرزند نامشروع «ند استارک» در شمال دیوار توسط وحشیها اسیر میشود. مردمان آزاد او را به پیش منس ریدر و ارتش او میبرد. جان متوجه میشود که وحشیها ارتشی بیش از صدهزار نفر دارد و میخواهد به دیوار حمله کند. جان تسلیم منس ریدر میشود و با دختری وحشی رابطه برقرار میکند که این بر خلاف قسمی است که خورده بود. مدتی بعد نگهبانان شب متوجه میشود که وحشیها شاید دیوار را تهدید کند اما وایت واکرها کل هفت اقلیم را تهدید میکند. وایت واکرها موجوداتی قدرتمند هستند که ارتشی بزرگ هم دارند. اطلاعات زیادی دربارهٔ آنها وجود ندارد ولی سَـم دوستِ جان یکی از آنها را کشتهاست. در ادامه بعد از حمله وحشیها تعدادی از نگهبانان شب که حداکثر تعدادشان چند صد تاست کشته میشود. بعد از اولین روز جنگ استانیس باراتیون به وحشیها حمله میکند و آنها را شکست میدهد. او برای فتح وینترفل به کمک وحشیها نیاز داد. جان اسنو فرمانده نایت واچ میشود و …
در شرق
ویرایش نشده.