دانلود کتاب هزار پیشه
|
عنوان فارسی: هزار پیشه |
دانلود کتاب
جزییات کتاب
قهرمانِ داستانِ هزارپیشه، جوانی است به نام هنری چیناسکی که دوستانش او را "هَنک" (شکل خودمانی "هنری" )صدا میزنند، همانندِ خودِ بوکوفسکی که همه او را به این نام میشناختند. در واقع او هم مانندِ نویسنده، یک آمریکاییِ لهستانیتبار است. داستان در سالهایِ آخرِ جنگِ دومِ جهانی و دورۀ بعد از جنگ میگذرد، یعنی زمانی که همۀ همسن و سالهایِ او در جبهههایِ اروپا، آفریقا و خاورِ دور به جنگ "اشتغال" دارند تا امپریالیسم آمریکا چاق و چلهتر بشود، اما چیناسکی علاقهای به این نوع اشتغال ندارد. او اشتغال به هر کارِ پَستِ دیگری را به جان و دل میپذیرد و اوقاتِ فراغتش را صرفِ نوشخواری و زنبارگی و ولگردی میکند. به روزنامۀ لُسآنجلس تایمز میرود تا برای شغلِ روزنامهنگاری درخواستِ کار کند، اما وقتی از ادارۀ کارگزینیِ روزنامه به او خبر میدهند که تنها برای شغلِ نظافتچی میتوانند استخدامش کنند، این شغل را رد نمیکند. دوست دارد به موسیقیِ کلاسیک گوش بدهد، حتی موقعِ عشقبازی. این دورۀ بحرانیِ سالهایِ جنگ و دورۀ بلافاصله پس از آن، باعثِ آن شده است که او کمترین توجهی به راه و رسمِ رایجِ "زندگیِ آمریکایی" نشان ندهد. تنها چیزی که موردِ علاقۀ چیناسکی است و او به طور جدی به آن میپردازد، نوشتنِ داستانهایِ کوتاهی است که با دست پاکنویس میکند، چون ماشین تحریر ندارد، و برای مجلههایِ مهمِ ادبی میفرستد. او میخواهد نویسنده بشود و به عنوانِ نویسنده شناخته شود. در زندگیِ کولیواری که در پیش گرفته است (و ظاهراً هیچ آخر و عاقبتِ خوشی برایِ آن نمیتوان تصور کرد) هیچ چیزِ دیگری برایِ او مهم نیست. او منتظر است. منتظرِ اینکه جامعۀ ادبی او را کشف کند. این تنها چیزی است که خواب و خوراک از او بریده است. و این در حقیقت، شمهای از زندگینامۀ خودِ بوکوفسکی است. در واقع اُلگوی قهرمانِ این داستان، و سایر رمانهایِ بوکوفسکی، خودِ او است.