دانلود کتاب دختری با گوشواره های مروارید
|
عنوان فارسی: دختری با گوشواره های مروارید |
دانلود کتاب
جزییات کتاب
این کتاب نوشته تریسی شوالیه (Tracy Chevalier) نویسنده فرانسوی- سوئیسی است که این کتاب را در امریکا و به عنوان دومین اثرش منتشر کرد و با استقبال زیاد مخاطبین و منتقدین مواجه شد. این رمان در تلاش است که با تکیه بر آثار نقاشی یوهانس ورمر (Johannes Vermeer) ، نقاش هلندی 1675-1632، و جمع آوری اطلاعات تاریخی درباره شرایط اجتماعی زندگی در هلند قرن هفدهم به بازسازی و یا بازتعریف زندگی ورمر بپردازد. محور اصلی این کتاب تابلوی دختری با گوشواره مروارید (Girl with Pearl Earring) است، که شوالیه دختر این تصویر را به عنوان راوی داستانش انتخاب می کند و با وی به درون زندگی شخصی و کاری ورمر سرک می کشد. اکثر آثار ورمر پرتره هایی از طبقه معمولی و بورژوا در حین انجام کار یا زندگی روزمره اند. تنها اثر وی که هیچ توجهی به حرفه، مکان و زمان مدل ندارد تابلوی دختری با گوشواره مروارید است. این تابلو که سال خلق آن بین سالهای 1675-1665 تخمین زده می شود با تکنیک رنگ روغن روی بوم نقاشی شده است و به خاطر زاویه مدیوم شات، لباس های خارج از عرف و تاحدی نامانوس، پس زمینه سیاه بدون درج و ثبت هرگونه وسیله، لوازم یا نشانه ای که به ما درباره این فرد و شرایطش آدرسی بدهد به شدت محل شک و حدس و گمانهای فراوان درباره هویت این مدل شده است. گمان ها برای شناسایی معمولا در سه فرد خلاصه شده است: ماریا ورمر (دختر بزرگ یوهانس)، مدلینا ون روی ون (دختر دوست و حامی یوهانس ورمر) و مدل گمنامی که در خانه ورمر به عنوان پیشخدمت کار می کرد. شوالیه با گمان سوم جلو می رود. در روایت شخصی شوالیه از این تابلو، این دختر، گری یت است؛ دختر یک کاشی ساز فقیر که برای کار و کمک مالی به خانواده اش به عنوان پیشخدمت به خانه ورمر نقاش می رود. وظیفه او علاوه بر انجام کارهای روزمره عادی نظیر شستن، اتو کردن، خرید و... تمیز کردن آتلیه نقاشی ورمر است. گری یت از 16 تا 18 سالگی در خانه ورمر کار می کند و در همان نگاه اول به ورمر دل می بندد و در خیال نوجوانانه خویش ورمر را هم دلبسته خود می پندارد. این کتاب درباره ی تابلویی به همین نام که توسط یان ورمر کشیده شده و در حال حاضر در موزه ی ماوریتس هویس لاهه(هلند) نگهداری می شود نوشته شده . این تابلوی زیبا بر خلاف بیشتر آثار ورمر و دیگر نقاشان دوران خودش ظاهری مرموز دارد. تصاویر کلاسیک و رئال آن دوران یا تصویری از طبیعت و شهرها هستند و یا حالات انسانی و جو آن زمان را منتقل می کنند . مثل زنی که در حال ریختن شیر در کاسه است . گروهی که موسیقی می نوازند . مجالس و جشن های اشرافی و مردمی و صحنه هایی دیگر به همین سبک . با این حال دختری تنها و جوان در یک تابلو با زمینه ی کاملا خالی و سیاه می تواند متمایز از بقیه باشد . ما نمی توانیم بفهمیم که این دختر با این نگاه نافذ و لباسی که چندان عادی و رایج نبوده فقیر است یا اشراف زاده ؟ شاد است یا غمگین؟ به چه فکر می کند ؟ و یا کجاست ؟