دانلود کتاب Hannah Arendt and Karl Jaspers Correspondence

هانا آرنت در ژوئیه 1926 به معلم و دوستش، کارل یاسپرس نوشت: "تلاش می کنم از منظری که تجربه شخصی ام به من داده است تاریخ را تفسیر کنم و بفهمم چه چیزی در تاریخ به بیان درآمده است."
آرنت دکتری را در هایدلبرگ و زیر نظر کارل یاسپرس ادامه داد. زندگی یاسپرس الگوی او برای نوعی از زندگی بود که آرنت بعدها به آن نام زندگی نظرورزانه داد.
جنگ و در جریان نوشتن کتاب ریشه های توتالیتاریسم، در نوامبر 1945 نامه ای به یاسپرس نوشت و سال هایی که نتوانسته بود با او ارتباط برقرار کند را چنین خلاصه کرد:
«از زمانی که در امریکا بوده ام، از 1914، عملا یک نویسنده آزاد شده ام، چیزی میان مورخ و روزنامه نگار سیاسی. در کار روزنامه نگاری سیاسی توجهم بیشتر معطوف مسائل سیاسی مربوط به یهودیان بوده است. چیزهایی هم درباره مساله آلمان نوشته ام، اما فقط در دوره ای که نفرت روز افزون از آلمان و بلاهت روز افزون نسبت به آن، دیگر سکوت را جایز نمی کرد، خصوصا اگر یهودی بودی.»
یاسپرس در نامه ای در 1946 وقتی هیتلر در آلمان قدرت گرفت، نوشت: «به نظر من ما باید این چیزها را در کلیت پیش پاافتادگی شان، در بی مقداری ملال آورشان ببینیم، چرا که مشخصه حقیقی آنها همین است. ویروس میتواند نوعی همه گیری ایجاد کند که ملتی را از هستی، ساقط کند، ولی باز همچنان همان ویروس است.
آرنت در 1949 به آلمان سفر کرد و در این سفر، در بازل، به دیدار یاسپرس و همسرش، که یهودی بود، رفت. پس از این دیدار مکاتبات آنها ازسرگرفتهشد. یاسپرس تا پایان زندگی آرنت، معلم و راهنما و دوست او ماند. نامههای آرنت به یاسپرس اولین مکاتبه بین دو جنس درباره فلسفه است.

Summary by zahrarohaniiii