دانلود کتاب 23 Things They Don't Tell You about Capitalism by Ha-Joon Chang
by Ha-Joon Chang
|
عنوان فارسی: 23 چیزهایی که آنها را به شما بگویم در مورد سرمایه داری توسط Ha-Joon Chang |
دانلود کتاب
جزییات کتاب
کتاب “۲۳ گفتار در مورد سرمایهداری[۱]” به قلم قدرتمند پروفسور ها-جون چانگ[۲] استاد دانشگاه کمبریج لندن نوشته شده است (وی اصلیتا از کره ی جنوبی است). این کتاب یکی از ۶ دفتر مجموعه ی “پشت پرده ی مخملین” میباشد که همچنین برندهی جایزهی “گونار میردال” ۲۰۰۳ و “لئونتیف برای پیشبرد مرزهای تفکر اقتصادی” ۲۰۰۵ شده است. (مجموعهی “پشت پردهی مخملین” شامل “اعترافات یک جنایتکار اقتصادی”، “اربابان جدید جهان”، “دکترین شوک؛ ظهور سرمایه داری فاجعه محور”، “به من دروغ نگو”، “نیکوکاران نابکار” و کتاب حاضر می باشد که کتاب “نیکوکاران نابکار” نیز نوشتهی همین استاد گرانقدر است.) به طور کلی، این کتاب نقدی ست کوبنده بر برخی اعتقادات اقتصادی نو لیبرالیسم، مانند آزادی هر چه بیشتر بازارها (که از دهه ی ۱۹۸۰) بر جهان چیرگی داشته است. چانگ در هر فصل یکی از ویژگیهای سرمایهداری را به چالش کشیده و معایب آن ها را یکی پس از دیگری به وضوح بیان مینماید؛ اغلب به سان پرده برداری از یک دروغ بزرگ، ابتدا آنچه به ما میگویند را می آورد سپس از آنچه به ما نمی گویند یکی یکی اشکالات این ایدئولوژی را به تصویر میکشد. هر چند نمی توان آن را در زمرهی کتاب های تخصصی اقتصاد دانست، قلم این کتاب به حدی قویست که پس از خواندن یک فصل، کنار گذاشتن کتاب کمی دور از ذهن به نظر می آید. در ادامه به اجمال از فصول این کتاب یاد میشود هر چند سعی نگارنده بر آن است که با تکیه بر اختصار، متن خواندنی این کتاب را برای آنان که هنوز مطالعه اش ننموده اند، حفظ نماید. گفتار ۱: چیزی به عنوان بازار آزاد وجود ندارد آیا شخصا موافق کار کودکان در شرایط سخت هستید؟ اگر نه، شما فردی موافق بازار آزاد نیستید! چرا که با در نظر گرفتن اخلاقیات و دورههای زمانی آنچه برای مردم سال های۱۸۱۹ (زمانی که قانون منع کار کودکان مطرح شد) موضوعی عادیست برای جامعهی مدرن حال حاضر امری متضاد حقوق بشر است. بنابراین هر چه قدر هم بازار را آزاد فرض کنیم همچنان محدودیتهایی را برای آن قائلیم. محدودیتهایی که از سوی سیاست گذاران تعیین میگردند و می توان از این جانب به لزوم دخالت دولت پیبرد. گفتار۲ : شرکت ها نباید در راستای منافع صاحبانشان اداره شوند حداقل، نه به طور کلی! درست است که صاحبان سهام برای حداکثر کردن منافع سعی در پیشرفت شرکت دارند اما باید توجه داشت که آنها (خصوصا سهام داران خرد که بر خلاف افرادی که سهام زیادی دارند، بدون اختلال جدی در کسب و کار می توانند سهامشان را بفروشند) اغلب به دنبال راهبردهایی برای شرکت هستند که سودهای کوتاهمدت را بیشینه کند که یعنی سود تقسیم نشدهی کمتر (سود تقسیم نشده که میتوان از ان برای سرمایهگذاریهای مجدد استفاده کرد) و این به معنای اخلال در دورنمای دراز مدت شرکت میباشد. گفتار۳ : به اکثر مردم کشورهای ثروتمند بیش از استحقاقشان پرداخت می شود این که رانندهای در استکهلم چیزی حدود پنجاه برابر همتای خود در دهلی دریافت مینماید مستقل از میزان بهره وری فردی آنهاست بلکه، این نظارت و کنترل بر میزان مهاجرت است که چنین شکاف دستمزدی را توجیه میکند. در واقع اگر مهاجرت کارگران آزاد بود کارگران کشورهای تنگدست براحتی جای کارگران کشورهای ثروتمند را میگرفتند. بنابراین فقر کشورهای تنگدست نه به علت عدم توانایی رقابت مردم تنگدستشان، بلکه به دلیل عدم توانایی رقابت مردم ثروتمند این کشورها با سایر کشورهاست. گفتار۴ : ماشین لباسشویی بیش از اینترنت جهان را تغییر داده است این خاصیت نوع بشر است که وقایع اخیر را بزرگتر پندارد. درست است که اینترنت ما را وارد عصر ارتباطات کرد اما اختراع ماشینهایی که نیروی کار و زمان کمتری را برای انجام کاری واحد صرف میکردند، تغییرات به واقع بزرگتری را شکل بخشیدند؛ مانند ایجاد فرصت برای شرکت بانوان در بازارهای کار. گفتار ۵ : باور به بدترین خصیصهها دربارهی رفتار مردم بدترین نتیجه را به بار می آورد در اقتصاد کلاسیک، لیبرال و … انسان ها اساسا افرادی تنبل و تن پرور فرض میگردند که تنها منفعت طلبی شخصی را ملاک تصمیمگیریهای خود قرار میدهند. این در حالیست که منفعت جویی شخصی تنها محرک رفتاری بشر نیست. مدیران خوب میدانند که افراد دارای خصیصههای خوب و بد هستند بنابراین سعی در بزرگنمایی خصیصههای خوب و کوچکنمایی جنبههای بد دارند. گفتار ۶ : ثبات بیشتر اقتصاد کلان اقتصاد جهانی را با ثباتتر نکرده است تورم از دشمنان درجه یک اقتصاد است، اما تمرکز زیاد از حد بر این موضوع توجهها را از موضوعاتی چون اشتغال کامل و رشد اقتصادی منحرف ساخته است. از دهه ی ۱۹۹۰ به این سو، اژدهای تورم سر به نیست شده تصور می شود (از جمله تورمهای لجام گسیختهای مانند تورم ۱۹۴۶ مجارستان که در آن، هر پانزده ساعت قیمت ها دو برابر می شدند)؛ شاید تورم مهار شده باشد اما اقتصاد جهانی به طور چشمگیری متزلزلتر شده است و به عنوان مثال می توان به بحران ۲۰۰۸ اشاره نمود. گفتار ۷ : سیاست های بازار آزاد کشورهای تنگدست را به ندرت غنی می کند کشور های ثروتمند و توسعه یافتهی امروزی مانند انگلستان و ایالات متحد قدرت خود را مدیون حمایتگراییها، اعطای یارانه، تعرفهگذاریها و… اند و تقریبا هیچیک از آن ها با استفاده از بازارهای آزادی که حالا به کشورهای تنگدست پیشنهاد میدهند موفق نشدهاند. گفتار ۸ : سرمایه ملیت دارد نو لیبرالها دیدی بس مثبت به شرکتهای فرا ملیتی و همچنین دیدی منفی به سیاستهای ملی گرایانه و اساسا اقتصاد ملی دارند. این در حالیست که شرکتهای فراملیتی به جای این که واقعا بیملیت باشند، ملی باقی ماندهاند. مثلا اغلب افراد هیئت مدیره را افراد کشور مادر تشکیل میدهند یا دستورات و استراتژیها اغلب از سیاستهای کشور مادر و اقتصاد آن پیروی میکنند و به طور کلی کشور مادر بخش اعظم منافع شرکت فراملیتی را از آن خود میکند. گفتار۹ : ما در عصر پسا صنعتی زندگی نمیکنیم تولیدات (که از فعالیت های دورهی صنعتی است) با ایجاد فرصتهای شغلی و پژوهشی موتور محرکه ی رشد اقتصادیست؛ در صورتی که خدمات (که از فعالیتهای دورهی پسا صنعتی است) فاقد این خاصیت میباشد. بنابراین ما ممکن است که در شرف دوران پساصنعتی باشیم اما مطمئنا هنوز وارد آن نشدهایم. گفتار ۱۰ : ایالات متحد بالا ترین سطح زندگی جهان را ندارد ایلات متحد دارای توزیع نابرابر ثروت، آمار جنایات بالا و … است اما به خاطر بالا بودن مهاجران و نرخ های پایین دستمزد، خدمات در آن ارزان است. هر چند آمریکاییان به مراتب از اروپاییان ساعات بیشتری را کار می کنند. بنابراین سطح زندگی در ایالات متحد از بسیاری از کشور های اروپایی بالاتر نیست. گفتار ۱۱ : توسعه نیافتگی تقدیر آفریقا نیست گفته میشود که به دلایل فرهنگی، جغرافیایی و بنیادیست که کمک های خارجی تنها راه حل برای سر پا نگه داشتن آفریقاست. در حالی که الزام اتخاذ سیاست های بازار آزاد در ازای کمکهای خارجی است که از عمده دلایل عقب ماندگی آفریقا می باشد. گفتار ۱۲ : پروژه های انتخابی دولت موفق از کار در میآیند دولت ها میتوانند پروژههای موفقی انتخاب کنند. انتخاب پروژههای موفق از سوی دولت بهرغم علائم بازار میتواند عملکرد اقتصاد ملی را بهبود بخشد، به ویژه اگر تصمیمگیری دولت با همکاری نزدیک با بخش خصوصی انجام پذیرد. گفتار ۱۳ : ثروتمندتر کردن ثروتمندان بقیهی ما را ثروتمندتر نمیکند ایدهی نشت به پایین (ثروتمندتر کردن ثروتمندان با این تصور که منجر به ثرتمندتر شدن همه میگردد) در سه دهه ی اخیر نتیجه معکوس داده و اوضاع را بدتر کرده است؛ به عنوان مثال میتوان از بدتر شدن وضعیت توزیع درآمد نام برد. گفتار ۱۴ : ارزش گذاری فزون از حد مدیران آمریکایی گفته می شود که ارزش گذاری مدیران آمریکایی به علت خواستهی نیروهای بازار است. بدین معنا که برای جلب افراد بااستعداد باید ارزش گذاری و حقوق بیشتری به فرد اعطا گردد. مدیران عامل آمریکایی حدود ۱۰ برابر همتایان خود در ۱۹۶۰ آمریکا و ۲۰ همتایان خود در سایر کشورها ارزش گذاری می شوند در حالی که به اندازه ی بقیه دارای کیفیت مدیریت و موفقیت نیستند. همچنین آنها بابت خطاهایشان نیز تنبیه نشده و دارای حمایتهای بیش از حد از عملکرد ضعیف خود هستند. این شیوهی برخورد حاصل از دیکتهی نیروهای بازار نیست بلکه نتیجهی دستکاری ترکیب نیروهایی است که حقوق مدیران را تعیین مینمایند. گفتار ۱۵ : مردم کشور های تنگدست بیشتر اهل کسب و کارند تا مردم کشورهای ثروتمند گفته می شود که مشکل مردم کشورهای تنگدست عدم وجود کارآفرینی در آن هاست. آنچه کشورهای تنگدست را تنگدست میکند، نه تهی بودن افراد از جنب و جوش کسب و کار آفرین، بلکه فقدان فناوریهای سودآفرین و سازمانهای توسعه یافتهی اجتماعی است. گفتار ۱۶ : آنقدرها هم زیرک نیستیم که بتوانیم همه چیز را به بازار واگذاریم انسانها از خردمندی محدود برخوردارند و در مقابل جهان بسیار پیچیدهی رو به روی ما، نیاز است تا انتخابهای انسان محدود گردد. در نتیجه دخالت دولت در بازار در این مواقع برای ایجاد مقررات به منظور محدود کردن انتخابها و زدودن پیچیدگیها بسیار مفید واقع خواهد شد. گفتار ۱۷ : صرف تحصیلات بیشتر کشورها را ثروتمندتر نخواهد کرد سند و مدرکی دال بر صحت این ادعا وجود ندارد که نیروی کار تحصیل کرده لزوما عملکرد بهتری برای اقتصاد خواهد داشت؛ بلکه ثروتندی یک ملت به این وابسته است که آن ها تا چه حد قادر اند نیرو ی کار را با بالاترین بهرهوری منظم بچینند. گفتار ۱۸ : آنچه به نفع شرکت جنرال موتورز است، لزوما به نفع ایالات متحد نیست مفهوم این موضوع در این حقیقت نهفته است که کسب و کار ها (مانند شرکت جنرال موتورز) با انگیزهی کسب سود پیش میروند و گاه این انگیزه با صلاح ملت و کشور یا قوانین در تضاد و تناقض است. بنابراین درست است که دخالت دولت به نفع جنرال موتورز نیست اما به نفع کشور تمام می گردد. گفتار ۱۹ : به رغم سقوط کمونیسم، هنوز هم در اقتصادهایی برنامه ریزی شده زندگی میکنیم درست است که در اقتصادهای سرمایه داری برنامهریزی در حد اقتصادهای سوسیالیستی انجام نمیگردد اما هنوز برنامهریزی دولتی در این اقتصادها وجود دارد و به آن نیاز هست. اقتصادهای مدرن سرمایهداری از شرکتهای سلسله مراتبی تشکیل شدهاند که جرئیات کامل فعالیتهایشان را به تفصیل برنامه ریزی مینمایند. گفتار ۲۰ : برای برپایی جامعه ای منصفانه، برابری فرصتها شاید به تنهایی کفایت نکند برابری فرصتها نقطهی آغازین برای برپایی یک جامعهی منصفانه است. برابری فرصتها تنها زمانی معنا دارد که قدری برابری درآمدها وجود داشته باشد. بدین معنی که اگر کودکی در مدرسه عملکردی ضعیف دارد که آن نیز به علت عدم وجود درآمد کافی خانواده برای سیر کردن فرزندان است، برای پدر و مادرها کف دستمزدی تعیین شود تا هیچ کودکی با شکم گرسنه سر بر بالین نگذارد. گفتار ۲۱ : دولت بزرگ مردم را بیشتر پذیرای تغییرات می کند دولتهای رفاه گستر به شرط طرح ریزی خوب میتوانند موجبات بالندگی و خلاقیت مردم خود را فراهم آورند. به عنوان مثال میتوان به درخواست پایین مردم اروپا به حمایت گرایی دولت در برابر در خواست مردم آمریکا در همین خصوص نگاه نمود. گفتار ۲۲ : لازم است کارایی بازارهای مالی کمتر شود، نه بیشتر امروز مشکل بازارهای مالی کارایی فزون از حدشان است. در واقع ابزارهای مالی جدید و نوآوریهای مربوط به آنها باعث ایجاد کارایی در ایجاد سود کوتاه مدت شده است اما این داراییهای جدید مالی، کل اقتصاد را بیثباتتر کردهاند. گفتار ۲۳ : سیاست اقتصادی خوب نیازی به اقتصاددانان خوب ندارد برای یک قصاوت خوب، نیازی به اقتصاددانان نیست. کره و ژاپن در سال های معجزه آفرینی خود سیاستهای حقوقدانان و چین سیاستهای مهندسین خود را اجرا کردند. با این همه شایان توجه است که گر چه ها-جون چانگ نقدی بسیار جذابی بر دیدگاه های نولیبرالی و عملکرد بازار عرضه می کند، رویکرد وی کینز محور بوده و نقد هایی راهبردی به دیدگاه های ایشان نیز وارد است. [۱] 23 thing they don’t tell you about acpitalism [۲] Ha-Joon Chang