دانلود کتاب جنس ضعیف
|
عنوان فارسی: جنس ضعیف |
دانلود کتاب
جزییات کتاب
«جنس ضعیف» اثر اوریانا فالاچی، نویسنده و خبرنگار توانای ایتالیایی است. او به خاطر قدرت بیان بالا، درک خاص سیاسی و جسارت فوق العادهاش، هنوز بیست ساله نشده بود، نوشتن در روزنامهها را آغاز و به قول خودش «قدرت واژهها» را کشف کرد. او به سرعت از نویسندهی یک روزنامهی محلی، به خبرنگاری بینالمللی که برای تعدادی از معتبرترین نشریات اروپا قلم میزد تبدیل شد. خانواده اوریانا هم سیاسی بودند. مادرش دختر یک انارشیست بود و پدرش یک لیبرال که در جریان مبارزات ضدفاشیستی، به یکی از رهبران این جنبش تبدیل شده بود. اوریانا خود نیز در مبارزات زیرزمینی ضدفاشیستی مشارکت داشت. فالاچی در طول حیاتش با سیاستمداران و رهبران بزرگ زیادی از جمله معمر قذافی، آریل شارون و محمدرضا شاه مصاحبه کرد. او در سال ۱۳۵۸ نیز مصاحبهای با امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی داشت که باعث شهرت بیشترش در ایران شد. فالاچی تا آخر عمرش از مصاحبهاش با امام خمینی به عنوان «نقطهی طلایی تمام عمر کار حرفهایاش» نام میبرد. نثر خاص اوریانا بسیار خشن، گاهی خوشبینانه و گاهی بسیار بدبینانه است. کتاب «جنس ضعیف» فالاچی، نتایج مطالعاتش بر موقعیتهای ممکن برای یک زن در جامعه است که ناشی از زن بودن او یا تابوهایی اجتماعی است. او به کشورها و مناطق مختلفی همچون پاکستان، هند، سنگاپور، جاکارتا، ژاپن، هاوایی، سفر کرده و مشاهداتش را از جایگاه اجتماعی و فرهنگی زنان این مناطق به روی کاغذ آورده است. ازدواج، نقش زنان در جامعه و خانواده، پوشش آنها و تواناییهایشان موضوعاتی هستند که فالاچی به آنها پرداخته است. او پس از سفرها و مطالعات خود و در انتهای کتاب مینویسد: «وقتی با نگاهی درست به وضعیت زن از این سر تا آن سر جهان بنگریم، میبینیم که عموماً به طور غیرطبیعی و در اشتباهی محض سر میکنند؛ مانند حیوانات در باغ وحش از مردان جدا زندگی میکنند و هیچ یک از آنها، آنطور که باید از سعادت حقیقی و از مزایای اصلی جنس خود بهره مند نیستند. فالاچی عقیده دارد در جهان امروز، همهی زنان کم و بیش راه غلطی را پیش گرفتهاند که به جزء رنج و عذاب، پایانی ندارد؛ آن هم به دلیل برداشت غلطی از دو کلمه که امروز بر سر زبان همهی زنان جهان است، یعنی استقلال و پیشرفت...» او در چند خط پایانی کتاب خود اینطور نوشته است: «پس از گردش در دور دنیا به همان نقطهی آغاز برگشته بودم. در این گردش، به جز چرخیدنِ یکنواخت و یکسانِ همهی زنان دورِ یک محور رنج و بدبختی احمقانه، چیز جالبی ندیدم و به این نتیجه رسیدم که هیچ کس آنطور که باید راه درست خوشبختی را تشخیص نداده است.»