دانلود کتاب شاهزاده خانم – داستانی واقعی از زندگی در پشت پرده های بسته عربستان سعودی
|
عنوان فارسی: شاهزاده خانم – داستانی واقعی از زندگی در پشت پرده های بسته عربستان سعودی |
دانلود کتاب
جزییات کتاب
کتاب شاهزاده خانم نوشته جین ساسون اخیراً به عنوان یکی از بهترین پانصد کتابی که از سال ۱۳۰۰ میلادی توسط زنان به نگارش درآمده اند، شناخته شده است. "شاهزاده خانم" کتابی است مسحور کننده و دلخراش که با عنوان پرفروشِ مجله نیویورک تایمز، جنبش های طرفداران حقوق بشر را در سراسر جهان به فعالیت واداشته است. بیش از چهار میلیون نسخه از این کتاب در سراسر جهان به فروش رفته است و زنان را از هر گروه سنی و هر ملیتی، تحت تاثیر عمیق قرار داده است. بسیاری از استادان دانشگاه، خواندن اجباری این کتاب را در کلاس های ادبیات توصیه کرده اند. جین ساسون بیش از ۱۲ سال در عربستان سعودی اقامت گزیده و از نزدیک شاهد زندگی نکبت بار زنان این کشور بوده است. او در "شاهزاده خانم" به طور شفاف محدودیت هایی را که بر زنان سعودی اعمال می گردد، ترسیم می کند. نویسنده با نقل قصه سلطانه (نامی مستعار برای پنهان داشتن هویت یک شاهزاده خانم متجدد دربار عربستان سعودی)، عدم تعادل جامعه ای را که در آن مردها تمامی قدرت را به دست گرفته اند، عیان می سازد. نام واقعی "سلطانه" ذکر نشده است، زیرا که زندگی اش به دلیل برملا ساختن اسرار پنهانی دربار سلطنتی عربستان در معرض خطر قرار می گیرد. جین ساسون و شاهزاده خانم سلطانه در کنار یکدیگر پرده ی سیاهی را که بر زندگی زنان ثروتمند عربستان کشیده شده است، کنار می زنند و زشتی های این اجتماع نامتعادل را عیان می سازند که در آن دخترکان ۱۳ ساله به همسری مردانی با پنج برابر سن و سال خود در می آیند و زنان به دلیل کمترین خطای ممکن سنگسار می شوند و هیچ زنی بدون اجازه ی همسرش قادر به مسافرت نیست و مردهایش نقش خدایان را بازی می کنند. "شاهزاده خانم" نمایش زندگی زنی با روحی آزاد و شهامتی گسترده است. شما هرگز داستانی چون داستان زندگی سلطانه را نخوانده اید و هرگز این قصه ی دردناک و قصه ی خواهران مسلمان او را فراموش نخواهید کرد. متاسفانه رویدادهایی که در این کتاب نقل می شوند، حوادثی استثنایی و بی سابقه نیستند. بلکه در جامعه ای که زن در آن ابزار ارضای شهوت جنسی مرد و تولیدکننده فرزند پسر و نه چیز دیگری شناخته شده است، مسائل مورد اشاره بسیار عادی و متعارف تلقی می شوند. سلطانه کیست؟ سلطانه که در یکی از خانواده های سلطنتی و اشرافی عربستان زندگی می کند، تمام این قدرت و ثروت را ظاهرآ وسیله ای برای جدا شدن او از زنهای دیگر می داند؛ همانطور که خود او بارها اشاره می کند زندگیش با زنان طبقه پایینتر و حتی برده ها و کنیزان تفاوتی ندارد و جواهرهای گرانبها به ارزش میلیون ها دلار، ٫جت شخصی و قصرهای اشرافی خانواده اش در کشورهای دیگر نتوانسته روح آزادش را محدود کند و او از نداشتن کوچکترین آزادی و حقوق اولیه انسانیش سخت در رنج است. با اینحال سلطانه یک طغیانگر است؛ طغیانگری که از درون به مقابله با قدرت بی انتهای مردان خانواده اش برآمده است. او در میان خواهران و زنان خوانواده اش روح سرکش و لجوجتری دارد و هر چند اندک به مبارزه با این نابرابریها می پردازد. مثلآ در دوران کودکی سعی می کند حقوق مساوی با برادرش بدست آورد. با اینکه پدر و برادرانش با کوچکترین حق مساوی او با برادراش هم مخالف هستند، ولی او از پای نمی نشیند و بارها از حقه های کودکانه اش برای تنبیه برادرش استفاده می کند. او که یک زن تحصیلکرده است و حتی به دانشگاه هم رفته ولی حق کار کردن ندارد، حتی اجازه سفر کردنش هم باید توسط شوهرش داده شود، گرچه او با پشتکارش موفق می شود تا شوهرش را از تصمیمش برای ازدواج مجدد منصرف کند. با اینحال سراسر داستان مملو از حادثه ها، ستمها، سنگسار زنان، ازدواج دختران بسیار نوجوان با مردانی همسن پدرانشان و بخشیده نشدن حتی کوچکترین گناههایی است که بر او و همجنسان او می شود و بارها قلب هر خواننده ای را بدرد می اورد و هیجانات آنها را تحت تاثیر قرار می دهد. زبان ساده و صمیمی و بدور از تکلف و اغراق نویسنده باعث می شود تا ارتباط گرمتری با خواننده بر قرار کند و بهتر بتواند از این سبک برای پرداختن به موضوعش بپردازد. در اجتماعی که تمام قدرتها در دست مردان بوده و مملو از نابرابریها، سکوت و ترس زنان از ابراز کوچکترین نارضایتی است؛ دید باز و آگاهانه سلطانه، سفرهایس به خارج از کشور و آشنایی با زنان فعال و آزاد کشورهای اروپایی باعث شده تا ذهن سلطانه به کنکاش در مورد وضعیت زنان در کشورش بپردازد و خواننده را با دردهایش شریک کند. اگرچه بخش اعظم زندگی سلطانه دردناک بوده است، او از لحظات شادی و سرمستی نیز بهره مند بوده است. داستان زندگی سلطانه، دوستی و عشق بی شائبه میان او و مادر و خواهرانش و رابطه دوستانه ای را که در میان آنها و مستخدمه های قصر شکل گرفته بود، به ترسیم در می آورد، در کنار موقعیت های نادر و ارضاکننده ای که سلطانه از برادر خبیث خود پنهانی انتقام می گیرد. سلطانه اغلب با اشتیاق به شکوفایی عشقی که در سالهای اولیه زندگی زناشویی قلبش را مالامال می سازد، اشاره می کند، و به لحظات شیرینی که در کنار فرزندانش می گذراند؛ کسانی که سلطانه امید دارد به کمکش بشتابند و تساوی حقوق زن و مرد را در کشورشان به اجرا درآورند.