جزییات کتاب
The philosophical and theological works of St. Thomas Aquinas are held in universal esteem. His commentaries on Scripture and the role of Scripture in his theological works have garnered considerable attention. Yet Thomas' academic sermons delivered on Sundays and special occasions have been widely overlooked. Considering that Thomas was a Dominican, a member of the Order of Preachers, and that he held the position of Magister in Sacra Pagina at the University of Paris - wherein preaching was a required task - the oversight is remarkable. Though hundreds of medieval sermons are attributed to Thomas Aquinas, the Leonine Commission has identified only 20 as his. This book features all 20 sermons, translated from the original Latin texts, five of which have never been published before. An introduction and notes accompany the first-ever English translation. Readers will gain insight into the way in which Thomas translated his exegesis and thoughts into his sermons. The sermons cover an array of topics, among them Advent, the Holy Spirit, the Trinity, the Exaltation of the Cross, Mary, other Saints, and ordinary Sundays. Thus, from different angles readers will have a better view of Thomas' spirituality and also of the way in which he translated his theological and spiritual thoughts into consequences for an authentic Christian life, the religious life, doing good to one's neighbor, and pastoral work. ""The Academic Sermons"" will fascinate readers as it presents Thomas' unique style of preaching and how he skillfully communicated the things he contemplated. With this book, Thomas the preacher comes to the fore. This is the first English translation of Aquinas' complete series of academic sermons.
درباره نویسنده
قدیس توماس آکویناس ، معروف به حکیم آسمانی، فیلسوف ایتالیایی و متاله مسیحی بود. او سعی داشت فلسفهی ارسطو را با مسیحیت تلفیق کند یا بعبارتی دیگر آمیزهای از علم و ایمان بسازد. او اعتقاد داشت که هیچ تضادی میان فلسفه و عقل با اعتقادات کلیسایی وجود ندارد و فلسفه و مسیحیت در واقع یک چیز میگویند. هنر بزرگ توماس آکوئیناس این بود که ثابت کرد ایمان و منطق باهم تعارضی ندارند، زیرا در زمان او جمعی معتقد بودند که ارسطو و اعراب بیدینند و باید نفوذ خطرناک این ملحدین را ریشهکن کرد. این عده میگفتند که هرگونه استدلال عقلی دربارهی دیانت، شکلی از ضعف و فتور است؛ اما آکوئیناس ثابت کرد که با منطق و استدلال عقلانی نمیتوان ایمان و دیانت را به خطر انداخت، همین امر برای عقلا آرادی عمل ایجاد کرد تا به اندیشه و تعقل بپردازند. در قیاس فلسفهی مسیحیِ آکوئیناس با دنیای اسلام، همین بس که در جهان اسلامی عقیده بر آن بود که خلفای راشدین، قرآن را به طرزی شایسته و صحیح تفسیر کردهاند و بدین نحو به قول مسلمین «این باب بسته شدهبود» و ار این رو درخت برومند و بارور حکمت عرب که چند قرن در اعتلا بود خشکید. فلسفه او از ۱۸۷۹ تا اواسط دهه ۱۹۶۰ میلادی فلسفه رسمی کلیسای کاتولیک بود.