دانلود کتاب الیور توییست
|
عنوان فارسی: الیور توییست |
دانلود کتاب
جزییات کتاب
مروری بر داستان «الیور تویست» الیور پسر بچهی یتیمی است که در نوانخانه متولد میشود اما اکنون از رفتار زشت و بدخلقی افراد آنجا جانش به لب میرسد. یتیمخانه او را به پیرمرد تابوتسازی میفروشد. سپس او تصمیم میگیرد از پیش پیرمرد فرار کند تا به لندن برود. در ابتدای فرارش با پسری دزد مواجه میشود که برای یک پیرمرد یهودی کار میکند. پسرکِ دزد، الیور را نزد پیرمرد میبرد. آنها بدون اینکه الیور متوجه باشد به او آموزش دزدی میدهند و در نهایت او بیگناه دستگیر میشود. اما خوشبختانه شاکی او فرد عاقلی است و الیور را به عنوان فرزند در خانهاش نگهداری میکند. متأسفانه بخت با الیور یار نیست! او در خیابان توسط همان دزدها دوباره دزدیده میشود و آنها از او برای سرقتی بزرگ استفاده میکنند. الیور بینوا در این سرقت تیر میخورد. او توسط اهالی خانهای که قصد دزدی داشت مراقبت میشود. در همین میان سروکلهی شخصی به نام مانکس پیدا میشود. او برادر الیور است، اما قصد کشتن او را دارد. این خبر به خانودهای که از او مراقبت میکنند میرسد. از طرفی خانواده قبلی هم درصدد پیدا کردن الیور هستند. سرانجام او را پیدا میکنند و الیور از مرگ نجات مییابد. در این میان واقعیات زیادی برای همگان روشن میشود، دزدان به سزای اعمال خود میرسند و... در بخشی از داستان میخوانیم: دختر که دیدن خشمش هراسانگیز بود فریاد زد: «حرفهای مودبانه! حرفهای مودبانه، اونهم تو جنایتکار! آره، استحقاق شنیدن حرفهای مودبانه از طرف من رو داری.» با اشاره به الیور گفت: «من وقتی نصف این بچه هم نبودم برای تو دزدی میکردم! دوازده ساله که تو همین کار، تو همین شغلم. تو نمیدونی؟ حرف بزن! تو نمیدونی؟» یهودی در تلاش برای آرامکردن او گفت: «چرا، چرا، اگه هم هستی زندگی خودته!» دختر که حرف نمیزد بلکه کلمات را با یک جیغ پیوسته و خشن بیرون میریخت جواب داد: «آره، هست. زندگی خودمه، و خیابونهای سرد و نمناک و کثیف خونه منه، و تو کثافتی هستی که خیلی وقت پیش منو به خیابانها کشوندی و شب و روز، شب و روز اونجا نگهم میداری تا وقتی که بمیرم!» یهودی به تحریک این سرزنشها به میان حرفش آمد: «اگه از این بیشتر حرف بزنی لطمهای بهت میزنم، لطمهای بهت میزنم از این بدتر!» درباره نویسنده کتاب «الیور تویست» جان هوفام چارلز دیکنز نویسنده و روزنامهنگار انگلیسی عصر ویکتوریاست. او در سال 1812 متولد شد. پدر چارلز کارمند اداره کارپردازی نیروی دریایی بود. ولی به علت ولخرجیهای بسیارش سبب فقر و تنگدستی خانودهاش شد. دیکنز که در زمان فقیر شدن 12 سال داشت، مجبور شد در کارخانه واکس سازی مشغول کار شود. کار کارگری چارلز همراه با فقر خانواده را میتوان یکی از دلایل تأثیر پذیرفته محیط نویسنده برای رمان مشهور «آرزوهای بزرگ» دانست. آثار چارلز دیکنز همگی از شهرت جهانی خوبی برخوردارند و کمتر کسی است که درباره این آثار نداند. دیکنز نویسندهای واقعگرا یا رئالیست است. او با شناختی که از قشر فقیر و طبقه کارگر داشت توانست آثار بسیار برجستهای خلق کند تا نامش برای همیشه در دنیا ماندگار شود و داستانهای جذابش برای همۀ نسلها تازه بماند. از دیگر رمانهای ماندگار «چارلز دیکنز» میتوان به «دیوید کاپرفیلد»، «آرزوهای بزرگ»، «سرودکریسمس»، «داستان دوشهر» و «خانه قانونزده» اشاره کرد.