جزییات کتاب
Maggie zegt ‘ja’ op het huwelijksaanzoek van haar even aantrekkelijke als gevaarlijke baas Blake Morden, wanneer zijn verloofde Fiona hem op het laatste moment in de steek laat. Blake houdt niet van haar, weet Maggie, maar haar hart behoort hem toe. Dat is dan ook de reden waarom ze weigert van hun huwelijk af te zien als Blake zich vlak voor de plechtigheid bedenkt. Daarmee riskeert ze zijn haat, want zijn liefde geldt immers Fiona... Op zakenreis in Hongkong maakt Maggies vertwijfeling plaats voor hoop. Zal Blake haar eindelijk op haar juiste waarde weten te schatten?
درباره نویسنده
![](https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/1a/Antoin_Sevruguin_luti.jpg/320px-Antoin_Sevruguin_luti.jpg)
لوطی معانی متفاوتی دارد. لوطی در زمان قاجار به گروهی از کشتیگیران و بدنسازان آن زمان که به زورخانه رفتوآمد میکردند گفته میشد. نشان ظاهری لوطیها، دستمال یزدی و زنجیر کاشانی بود. بسیاری از این لوطیها به عنوان کاسب خردهپا در بازار کار میکردند و بعضی به شغلهایی مانند نگهبانی شب، محافظت از حصارهای شهر و سازماندهی مراسم محرم مشغول بودند. آنها هنگام پیوستن به گروه لوطیان، به زندگی بر اساس اخلاق جوانمردی، دفاع از ضعیفان در برابر زورگویان، حمایت از محله در برابر تهدیدهای بیرونی و اجتناب از اشتغال به مشاغل پَست سوگند یاد میکردند. آنها به هنگام تمرین در زورخانه اشعار شاهنامه را میخواندند و برخی از آنها به فرقههای تصوف مانند حیدری و نعمتی پیوسته بودند.