جزییات کتاب
DjVu pp. 71-72 are on the " *De motivo Incarnationis* " ([III q. 1 a. 3](https://isidore.co/aquinas/summa/TP/TP001.html#TPQ1A3THEP1)).
درباره نویسنده
قدیس توماس آکویناس ، معروف به حکیم آسمانی، فیلسوف ایتالیایی و متاله مسیحی بود. او سعی داشت فلسفهی ارسطو را با مسیحیت تلفیق کند یا بعبارتی دیگر آمیزهای از علم و ایمان بسازد. او اعتقاد داشت که هیچ تضادی میان فلسفه و عقل با اعتقادات کلیسایی وجود ندارد و فلسفه و مسیحیت در واقع یک چیز میگویند. هنر بزرگ توماس آکوئیناس این بود که ثابت کرد ایمان و منطق باهم تعارضی ندارند، زیرا در زمان او جمعی معتقد بودند که ارسطو و اعراب بیدینند و باید نفوذ خطرناک این ملحدین را ریشهکن کرد. این عده میگفتند که هرگونه استدلال عقلی دربارهی دیانت، شکلی از ضعف و فتور است؛ اما آکوئیناس ثابت کرد که با منطق و استدلال عقلانی نمیتوان ایمان و دیانت را به خطر انداخت، همین امر برای عقلا آرادی عمل ایجاد کرد تا به اندیشه و تعقل بپردازند. در قیاس فلسفهی مسیحیِ آکوئیناس با دنیای اسلام، همین بس که در جهان اسلامی عقیده بر آن بود که خلفای راشدین، قرآن را به طرزی شایسته و صحیح تفسیر کردهاند و بدین نحو به قول مسلمین «این باب بسته شدهبود» و ار این رو درخت برومند و بارور حکمت عرب که چند قرن در اعتلا بود خشکید. فلسفه او از ۱۸۷۹ تا اواسط دهه ۱۹۶۰ میلادی فلسفه رسمی کلیسای کاتولیک بود.