دانلود کتاب Emotions Revealed: Recognizing Faces and Feelings to Improve Communication and Emotional Life
by Paul Ekman
|
عنوان فارسی: احساسات نشان داد: شناخت چهره و احساسات بهبود ارتباطات و زندگی عاطفی |
دانلود کتاب
جزییات کتاب
کتاب چگونه به احساسات دیگران پی ببریم نوشتۀ پل اکمن، به توضیح، درباره ریشههای واکنشهای احساسی از خشم و ترس تا غم و شادی پرداخته و به منظور کمک به بهبود چهار مهارت اساسی در زمینهی تشخیص و درک احساسات دیگران نوشته شده است.
پل اکمن (Paul Ekman) دانشمند آمریکایی در زمینه زبان بدن روانشناسی و انسانشناسی، سالها به نقاط مختلف جهان سفر کرد و حتی در میان قبایل بدوی زندگی کرد تا به این اطمینان برسد که همه انسانها مستقل از سن و رنگ و نژادشان، احساسات خود را به شکل یکسانی در چهره بروز میدهند.
مردی که بیش از ۶ دهه از عمر خود را صرف مطالعه در مورد احساسات انسانها و به طور خاص، «دروغ و فریب» در «گفتگوها و ارتباطات و مذاکره» کرده است، حالا به عنوان قویترین انسان در تشخیص دروغ در جهان مشهور است. پل اکمن تاکنون دهها مقاله و کتاب معتبر تألیف کرده و او را در کنار داروین و فروید و بزرگانی مانند آنها میبینیم.
در بخشی از کتاب چگونه به احساسات دیگران پی ببریم (Emotions revealed: recognizing faces and feelings to improve communication and emotional life) میخوانیم:
در فصل غم گفتم که نگاه کردن به عکس بتی شرلی میتواند باعث ایجاد احساس غم در بیننده شود. ولی به نظر من این اتفاق با نگاه کردن به افراد خشمگین در مورد ما رخ نمیدهد، همچنین این در مورد ترس هم صدق میکند. با این حال، میتوانیم آن را امتحان کنیم. به عکس راننده نگاه کنید و اگر متوجه شدید حسی در شما ایجاد شده به آن اجازهی رشد بدهید. اگر مؤثر واقع نشد، خودتان را در موقعیت او مجسم کنید و باز هم اگر حسی در شما ایجاد شد به آن اجازه بدهید رشد کند.
اگر نگاه کردن به عکس چنین حسی را در شما ایجاد نمیکند سعی کنید زمانی را در زندگیتان به خاطر بیاورید که با ترسی شدید و فوری رو به رو شده بودید و کاری هم برای کاهش یا بر طرف کردن آن از دستتان ساخته نبود. شاید در حال پرواز در هواپیما بودید که ناگهان هوا متلاطم شد و هواپیما به دفعات در چالههای هوایی سقوط میکرد. در حالی که این تجربه را به خاطر میآورید اجازه بدهید احساساتی که درونتان ایجاد شدند رشد کنند.
در این حالت، متوجه میشوید دستانتان سرد شده، تنفستان سریعتر و عمیقتر انجام میگیرد، عرق کردهاید، و شاید در عضلات دستها و پاهایتان احساس لرزش یا انقباض کنید. و احتمالا متوجه میشوید چهره یا بدنتان در صندلی به سمت عقب کشیده میشود.
معمولا وقتی دچار ترس میشوید از این احساس آگاه هستید، ولی شاید با احساساتی که به دنبال نگرانی خفیف ایجاد میشود، یعنی زمانی که خطر نزدیک است و زیاد جدی نیست، آشنا نیستید (به عقیدهی من این احساسات هم شبیه وحشت هستند، با این تفاوت که شدت آنها کمتر است. با این حال، هیچ تحقیقی در مورد ارتباط ترس یا نگرانی با تجارب مختلف ذهنی انجام نشده است).
اکنون اجازه بدهید کاری کنیم حسی را که نگرانی در شما ایجاد میکند برانگیخته کنیم. موقعیتی را به خاطر بیاورید که در آن منتظر رخ دادن اتفاقی هولناک بودید، اتفاقی که یک فاجعه نبود ولی بدون شک علاقهای به رخ دادنش هم نداشتید. شاید نگران کشیدن دندان عقل یا کولونوسکوپی بودهاید. شاید هم نگران گزارشی که نوشتهاید بودهاید، گزارشی که امیدوار بودید بالاترین ارزیابی در مورد آن صورت گیرد. شاید هم نگران امتحان نهایی ریاضیتان بودهاید. هنگامی که به چنین تجربهای فکر میکنید، یعنی مجسم میکنید که در آینده رخ خواهد داد، شما انتظار آن را میکشید و در این زمان برای جلوگیری از آسیبی که شاید به شما وارد کند کاری از دستتان ساخته نیست. باز هم روی حسی که در بدن و چهرهی خود احساس میکنید تمرکز کنید. این حس احتمالا از آنچه در نوع واقعی وحشت تجربه میکنید ضعیفتر است.