دانلود کتاب Social Origins of Dictatorship and Democracy: Lord and Peasant in the Making of the Modern World (Univ. Bks.)
by Barrington Moore
|
عنوان فارسی: ریشه های اجتماعی دیکتاتوری و دموکراسی : خداوند و دهقانی در ساخت جهان مدرن ( دانشگاه BKS . .) |
دانلود کتاب
جزییات کتاب
نویسنده در این کتاب آنچنانکه خود در پیشگفتار کتاب اشاره کرده است به تبیین و تحلیل آن دسته از شرایط اجتماعی و تاریخی می پردازد که طبقات دهقان و ارباب( زمیندار) را به طبقاتی موثر در روند نوین سازی در سه کشور انگلستان، فرانسه، آمریکا، چین، ژاپن، و هند بدل نمود. تحلیل مور تحلیلی جامعه شناختی و تطبیقی است اما به گفته مترجم تبیینهای نویسنده را نمیتوان به راحتی به کشورهای دیگر تعمیم داد. نویسنده در این کتاب سعی نموده است تا ضمن تحلیل مناسبات میان دربار ( سلطنت)، اشراف، طبقه بورژوازی و طبقه دهقان به ترسیم سه مسیر عمده جهت حرکت به سمت نوگرایی یا نوین سازی مباردت ورزد. کتاب در سه بخش تنظیم شده که هر کدام از بخشها مشتمل بر سه فصل میباشد.
در بخش اول تحت عنوان " ریشه های انقلابی دموکراسی سرمایه دارانه" نویسنده به کندوکاو در مسیرهایی میپردازد که طی یک انقلاب بورژوایی در سه کشور انگلستان، فرانسه و آمریکا، این سه کشور شاهد دستیابی به یک دموکراسی پارلمانی بودند. در فصل اول مور تاریخ و شرایط انگلستان را از قرن چهاردهم، انحطاط فئودالیسم و جایگزینی استبداد سلطنتی رهگیری مینماید. آنچه در مورد انگلستان بیش از هر چیز نظر نویسنده را به خود جلب میکند؛ عوامل و رخدادهایی هستند همچون تجارت پشم که از اواخر قرون وسطی آغاز گردیده بود؛ آغاز جنگ داخلی، آرامش دوران سلسله تودورها و نیز آغاز جنبش حصار کشی در قرن شانزدهم که همگی سبب ساز ورود انگلستان به سرمایه داری و انقلاب گشتند. مور استدلال میکند که گذار انگلستان به دوران مدرن با تجاری شدن کشاورزی و جذب تمایلات و گرایشهای تاجرمآبانه از سوی زمینداران و آریستوکراتها همراه بود. دربار انگلستان بدون داشتن دستگاه قضایی و اداری نیرومند نتوانست دهقانها را در برابر یورش خشن زمینداران سرمایه دار زیر چتر حمایت پدرانه خود بگیرد و با گردن زدن چارلز اول تماما از هم فروپاشید و بدین ترتیب بازرگانان خود بطور مستقل کنترل تحولات را در دست گرفتند. جنبش حصارکشی در انگلستان به شدت سبب تقویت زمینداران بزرگ شد و ستون فقرات جامعه دهقانی را درهم شکست. تجاری شدن طبقه اشراف و زمیندار، ضعف و فروپاشی دربار، جنگ داخلی و انقلاب پیوریتنی و جنبش حصارکشی طی سه مرحله خشونت آشکار و انقلاب قرن هفدهم، خشونت قانونی و پنهان قرن هجدهم و در نهایت گذار آرام قرن نوزدهم، خط سیر کلی نوین سازی در انگلستان را مشخص میکند.
فصل دوم به نوین سازی و انقلاب در فرانسه اختصاص دارد با این تفاوت اساسی نسبت به انگلستان که در اینجا، نجیبزادگان فرانسوی نه در استقلال نسبت به دربار که در هم آغوشی و وابستگی نسبت به آن، و از طریق بهره کشی از دهقانان در دوران سلطنت بوربونها و نیز وابستگی آنها نسبت به زمین راه را برای نفوذ سرمایه داری در جامعه دهقانی و دوشیدن مازاد اقتصادی آن هموار کردند. از وجوه مشخصه نوین¬ ¬سازی در فرانسه خصلت اشرافی گرفتن طبقه بورژوازی و استثمار بیش از حد دهقانها است که در نهایت سبب ایجاد نوعی رادیکالیسم روستایی و شهری منتهی به انقلاب در فرانسه شد. بنابراستدلال نویسنده اگر انقلاب فرانسه رخ نمیداد بعید نبود که اتحاد میان اشراف قدرتمند از یک سو و بورژوازی ضعیف فرانسه از سوی دیگر راه را برای نوعی انقلاب محافظه کارانه از بالا هموار سازد. او خود در جایی میگوید:" طبقه ای از شهرنشینان و بورژوازی نیرومند و مستقل یکی از عوامل ضروری رشد دموکراسی پارلمانی بوده است".
فصل سوم به بحث نوین سازی در آمریکا اختصاص دارد؛ کشوری که نه شاهد دیوانسالاری از نوع شرقی بود و نه فئودالیسم اروپایی. نه خبری از اشراف و دربار بود و نه طبقه کارگر و دهقان آنچنانکه در اروپا شاهد آن بودیم. اما آمریکا دو قیام بزرگ مسلحانه به خود دیده که به شدت بر روند نوینسازی در آن کشور تاثیر گذاشته است؛ یکی انقلاب آمریکا و دیگری جنگهای داخلی. مسیر نوینسازی در آمریکا از رهگذر تفکیک جغرافیایی میان شمال، جنوب و غرب و تعامل میان آنها که هر کدام دارای نظام اقتصادی و اجتماعی مختص به خود بوده اند؛ تعیین میشود. سرمایه داری صنعتی در شمال، نظام برده داری زراعی در جنوب و نظام زراعی مبتنی بر مزارع آزاد خانوادگی در غرب. ائتلافهای گوناگون و متناوب میان شمال، غرب و جنوب که در نهایت به اتحاد شمال و غرب علیه جنوب منجر شد مسبب پی ریزی تمدنی شد که بنحو بنیادینی با تمدن جنوب متفاوت و بدین ترتیب جرقه ای جنگ داخلی زده شد. جنگ داخلی در آمریکا که توسط « جمهوریخواهان رادیکال» آغاز گردید آخرین یورش بورژوا-کاپیتالیست به میراث فئودالی نظام قدیم بود. یورشی که با لغو نظام برده داری راه را برای رسیدن به دموکراسی پارلمانی هر چند باز هم با خشونت هموار ساخت.
بخش دوم کتاب تحت عنوان " سه مسیر نوسازی در آسیا" به روند نوینسازی در سه کشور هند، چین و ژاپن میپردازد. در فصل چهارم مسیر انقلاب از پایین در چین و چگونگی منتهی شدن آن به کمونیسم مورد بحث قرار میگیرد. نویسنده از خلال تبیین موارد پیش رو مسیر چینی گذار به نوگرایی را مورد کاوش قرار میدهد: تغییر و تحولات سلسله منچوها ، نظام امتحانات دیوانی ، شورش تایپینگ، ائتلاف میان زمینداران و جنگسالاران بخصوص درون حزب کومین تانگ( چیزی شبیه حزب فاشیست فرانکو در اسپانیا) و تحت لوای رهبر مستبدش چیانگ-کای شک که به ائتلاف کلاسیک بورژوا- فئودالی بدل شد؛ تقابل کومین تانگ که خود را نماینده ماندارن های عصر امپراطوی میدانست از یک سو با کمونیستهایی که خود را وارث شورشهای دهقانی میدانستند؛ ارتباط میان اندیشه های سون-یات سن و کنفسیوس با مرام اخلاقی و فکری حزب کومین تانگ، ضعف ساختاری جامعه دهقانی و عدم ارتباط وثیق میان رعیتها و طبقات بالای زمین دار، رواج نوعی گانگستریسم در روستاهای چین که در نهایت و با حمله ژاپن به این کشور سبب شاد تا دهقانان و روستاییان عاصی و ناراضی از کومین تانگ که آنها را در برابر دشمن خارجی به حال خویش واگذارده بود؛ تحت لوای کمونیستها قرار بگیرند؛ اینها همه و همه مد نظر نویسنده قرار میگیرند.
فصل پنجم به ترسیم انقلاب محافظه کارانه از بالا تحت لوای نوعی سرمایه داری ارتجاعی که در نهایت منجر به بروز فاشیسم آسیایی در ژاپن شد؛ میپردازد. نویسنده ضمن بررسی دقیق سلسله مراتب هرمی قدرت در ژاپن عصر توکوگاوا ایاسوو دوران امپراطوری میجی که مشتمل بر طبقاتی همچون شوگونها، دایمیوها، ساموراییها، و نگونها است به این نتیجه میرسد که حضور فئودالیسم قدرتمند در ژاپن و تبعیت محض دهقانان از عناصر طبقات بالا تحت تاثیر آموزه های کنفسیوسی مسیر اتحاد ارتجاعی میان اعیان و بورژواها را در آن کشور هموار ساخت. ژاپن هیچگاه شاهد شورشهای دهقانی موثر و تاثیر گذار نبود. نظام مالیات بندی در عصرتوکوگاوا آنچنان بود که بار اقتصادی چندانی را بر دوش دهقانان نمیگذاشت و این امر از تمایل آنها به سوی رادیکالیسم ممانعت به عمل می آورد. تصویر ژاپن صنعتی شده از دیدگاه مور؛ تصویر جامعه ای است که زمین دار در تمام زوایای آن رسوخ کرده و صنعت را به بهای سرکوب روستاییان به پیش میبرد.
فصل ششم نمودار تلاش و تقلای هند است برای رسیدن صلح آمیز به دوران نوین که صد البته نه صلحی حاصل می آید و نه چیز نوینی. دموکراسی نیم بند هند ماحصل طرد مسیرهای سه گانه توسعه ( دموکراتیک، ارتجاعی، کمونیستی) از سوی این کشور است. موانع توسعه فراوانند از نظام طبقاتی کاست و سنت چندش انگیز "ساتی" گرفته- بیوه زنان را به جسد گندیده و متعفن شوهر مرده شان می بستند مردها با چوب دستی در اطراف می ایستادند تا اگر بندها بسوزد و قربانی که بطور سطحی سوخته و مجروح شده بخواهد خود را رها سازد او را بسوی آتش برانند و سرجایش نگاه دارند- تا وجود و حضور " رباخوار" در جامعه روستایی و تثبیت مالکیت خصوصی از سوی اشغالگران انگلیسی و حمایت آنها از طبقات بالای زمیندار و " بومیهای محترم". نیروی اشغالگر سبب ایجاد نیروی مخالف خود در " حزب کنگره ملی" شد که از گاندی گرفته تا روشنفکران سوسیالیستی همچون نهرو تا بازرگانان مرتجع را در بر میگرفت. اما نه عقاید ناسیونالیستی گاندی نه برنامه توسعه ایده آلیستی روستایی نهرو هیچ کدام نتواستند دردی از وضعیت به هم پیچیده هند دوا کنند. " آنچه در هند رخ داد این بود که همه چیز روی کاغذ انجام گرفته بود و نه در محل". نویسنده برای حل مساله هند کاربرد زور و اجبار را تجویز میکند:" به هر حال اگر قرار باشد که تغییری حاصل شود استفاده از زور و اجبار ضروری به نظر میرسد.
در بخش سوم تحت عنوان " توضیحات و پیشنهادهای نظری"، و در فصل هفتم نویسنده به خلاصه و جمع بندی مطالب خود پرداخته و ضمن تایید سرمایه داری دموکراتیک که به دموکراسی پارلمانی منتهی میشود بعنوان بهترین شیوه نوین سازی در جهان، آن را ماحصل بروز و ظهور یک طبقه شهرنشین و بورژوازی نیرومند، تجاری شدن کشاورزی و تاجرپیشه شدن اشراف و زمینداران، جلوگیری از پیدایش دربار یکه تاز و اشراف زمیندار و نیز ممانعت از اتحاد اشراف و طبقه بورژوازی علیه دهقانان و کارگران میداند.
در فصل هشتم، شرح و بسط کوتاهی است از نمونه حکومتهای مرتجع و واپسگرایانه در آلمان ( بیسمارک و هیتلر)، ایتالیا( دوران زمامداری کاوور و موسیلینی)، ژاپن ( امپراطوری میجی)، و حتی روسیه و انگلستان. ترکیبی از نیروی نظامی و دولت قدرتمند، و ملغمه ای از شوونیسم و ایده آلیسم کور در ستایش و تمجید آمیخته به مرگ و خون.
در فصل نهم نویسنده در پی شناسایی علت بروز انقلابها و شورشهای دهقانی است چراکه" روند نوسازی با انقلابهای دهقانی آغاز شد....و دهقان عنصر منفعل تاریخ نیست". از وضعیت اقتصادی گرفته تا مذهب و به هم ریختن ساختار جامعه روستایی، دربار مستبد و نیز قطع ارتباط میان زمیندار و جامعه دهقانی میتوانند سبب آغاز شورشهای دهقانی شوند. اما مهمتر از همه "فقدان انقلاب کشاورزی تجاری به رهبری طبقات بالای زمیندار و بقا و تداوم نهادهای اجتماعی دهقانی و تهدید فشار بر روی این نهادهاست." بطور کل تاریخ بسیاری از کشورها نشان میدهد که شورشهای دهقانی یا ایجاد نشده اند یا به شدت سرکوب گشته اند.
نویسنده، کتاب را با موخره جالبی به پایان میبرد. او در این موخره تحت عنوان " تصورات ارتجاعی و انقلابی" درصدد روشن نمودن ارتباط میان اندیشه و جنبشهای اجتماعی است. نویسنده معتقد است که نقش آفرینی اندیشه ها هم در دوران ثبات اجتماعی و هم پویایی اجتماعی (جنبشهای اجتماعی) مهم است. در این فصل مور برای اولین بار به ابداع واژه " CATONISM" ( منسوب به Cato The Elder سیاستمدار رومی 234- 149 پیش از میلاد) پرداخته و آن را نوعی اندیشه ارتجاعی مختص طبقات بالا میداند. عناصر اصلی کاتونیسم از دیدگاه او عبارتند از: دفاع از تقوای سفت و سخت و تهذیب اخلاق، نظامی گری، تحقیر بیگانگان « در حال زوال»، مخالفت با گرایشهای هنری و روشنفکرانه. کاتونیسم اندیشه ای متناقض است ضمن آنکه سرشار از مفاهیم اخلاقی است اما زیر پوشش چنین اخلاقیاتی سرشار از احساس گناه و هرزگی درباره مسایل جنسی است. " به رغم تاکید کاتونیسم بر گرمای عواطف انسانی، این ایدئولوژی شدیدا از مهر و علاقه و محبت انسانی به مثابه شکلی از نرمش و ملایمت وحشت دارد......کاتونیسم مخالف بازرگانان، رباخواران، سرمایه داران بزرگ، جهان وطنان، و روشنفکران است کاتونیسم علل اجتماعی نارضایتی را پنهان میدارد و تصویری از تسلیم محض دائمی ارایه میدهد.
کتاب مور کوششی است جامع و همه نگر در راستای تحلیل شرایط و رخدادهای تاریخی و چگونگی تاثیر آنها بر چگونگی مناسبات میان طبقات بالا و پایین. بطور کل اگرچه مور بر این عقیده است که طبقه دهقان همواره در روند نوین سازی مورد ستم قرار میگیرند اما تحلیل او در واقع تجلیلی است از سهمی که مازاد اقتصادی و ارزش افزوده تولید شده در جامعه روستایی در روند نوین سازی ایفا مینماید. طبقه محرک نوگرایی از دیدگاه او بورژوازی است اما بر این باور است که اگر طبقه دهقان بار سرکوبها و تعدیات را بر دوش نکشد؛ کار چندانی از بورژوازی نیز برنخواهد آمد. تحلیل چندبعدی مور به همه جامعه شناسان و توسعه گران گوشزد مینماید که مسیر توسعه و نوین سازی مسیری پرخطر و خشن است و تنها میتوان از میزان خشونت آن تا حدی کاست اما هیچگاه نمیتوان بطور کامل آن را برطرف نمود. کمونیسم و فاشیسم تنها دو نمونه از جلوه های زیانبار و سرکوبگرانه توسعه در تاریخند اما شاید جلوه هایی دیگری نیز در آینده سربرآورند.