دانلود کتاب Safavid Iran: Rebirth of a Persian Empire
by Andrew J. Newman
|
عنوان فارسی: ایران عصر صفوی : تولد دوباره یک امپراتوری فارسی |
دانلود کتاب
جزییات کتاب
ايران صفوي: نوزايي امپراتوري ايران قصد دارد مروري روزآمد و جديد بر آخرين يافتههاي مطالعات صفويه باشد. این اثر علاوه بر اسناد و آثار شناخته شدة گذشته، نتايج پژوهشهاي گستردهای که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ايران به عمل آمده را نیز در نظر داشته، از همة آنها بهره بُرده است.
به لحاظ کمّي، اين کتاب چندان حجيم نيست و متن اصلی و پینوشتهای آن حدود 200 صفحه را در بر میگیرد. دو ضميمة ارزشمند نیز پس از متن قرار گرفتهاند که نخستينِ آن، سالشمار همراه با شرح وقايع مهم است. ضميمة دوم فهرستی از نسخههای در دسترس از وقایعنگاریها و سفرنامههای سیّاحانی است که مشاهدات خود از ایران عصر صفوی را ثبت و ضبط کردهاند. در این ضمیمه، اطلاعات خوبی از نسخ ترجمه شده به زبانهای اروپایی و بهعکس نیز ذکر شدهاند.
پس از بخش مفصل پینوشتهای فصول که خود یک منبع بسیار غنی برای مطالعات بیشتر و تخصصی دربارة صفویه است، یک کتابشناسي از برگزيدة منابع به زبانهاي غربي و يک فهرست کوتاهتر از منابعی که بيشتر فارسي هستند آمده است. در انتها نیز یک نمایة جامع، شامل نامها، جایها، آثار، و شخصیتها قرار دارد. آنچه در این میان جا داشت که از سوی مؤلف یا مترجم در کتاب گنجانده شود، آوانگاري نامهای خاص و نیز واژهنامه یا اصطلاحنامهای است که واژگان و اصطلاحات ترکی یا عربی خاص را براي غيرمتخصصان توضيح دهد؛ اصطلاحاتی چون قوللر آغاسی، قورچیباشی، صدر، شیخالاسلام، و نظایر آنها.
چنان که اندرو جی. نيومن خود نيز نوشته است، اساساً قصد نداشته «دانش متعارف» یا «کلیشههای رایج» دربارة تاريخ صفويه را با يافتههاي بيش از بيست و پنج سال پژوهش خود (تا زمان انتشار نسخة انگلیسی) در اين زمينه روزآمد کند، اما آنچه در اين باره گردآورده قابل توجه است. او بهخوبی جسارتِ به چالش کشیدنِ ديدگاه تاريخنگارانة جاافتاده دربارة صفویان را با طرح نگاهي تازه به خرج داده است.
نویسنده در اين کتاب رويکردي بازنگرانه دارد. چارچوب ساختاري روايت به شکل متعارف بر اساس ترتيب وقوع رويدادها در عصر حاکمان صفوي است: از شاه اسماعيل تا شاه سلطان حسين همراه با يک مؤخره. اين مؤخره حاوي خلاصهاي از بحث، نگاهي به تاريخ و يا به نحوة پرداختن به صفويه بعد از دوران صفوي است. اما هستة اصلی ديدگاه تازة نيومن، برعکس روش سنّتي که اغلب به بيان دلايل فروپاشي اين سلسله در 1135ق با ذکر کاستيها و افول صفویان میپردازد، در بررسي دلايل دوام اين سلسله (1135ق-907ق) با نگاهي انتقادي است. در واقع مقصود نیومن نگاهی براي تغيير حقيقي الگوهای گذشته است. او براي اين کار در سطح نظري- براساس آنچه خود بهدقت دربارة چگونگي شکل گرفتن این انديشه بيان کرده- از جين رالف گارثويث و پاملا کايل کراسلي ، مورخ برجستة تاریخ چين جدید، بهره برده است.
چارچوب نظري کتاب متکي بر جامعيت «گفتمان» پادشاه نسبت به گروهی از هواداران سياسي- اجتماعي است که با هم ناهمسو و یا مخالف هستند. در اينجا «گفتمان» اشاره به اقدامات و سخنان و فرامین حکمران یا شاه دارد که به شکلی نمادين در ارتباط با یکدیگرند و هدف از آنها مشارکت دادن گفتمانهاي گروههاي سياسي- اجتماعي مختلف در هستة مرکزي «حکومت» است که متفاوت و شايد ضدّ هم باشند. بايد توجه کنيم که نویسنده تعمداً از به کاربردن واژة «حکومت» پرهيز میکند و ترجيح میدهد از صفويه با عنوان «پروژه»، «سامان سياسي» يا «قلمرو» استفاده کند تا مانع از اختلاط ميان مفهوم مدرن دولت- ملّت و ساختار پيشامدرني گردد که در دوران سلسلة صفوي شکل گرفت. البته ميتوان گفت که نویسنده میتوانست به تبيين تفاوت معناشناختي واژة «حکومت» از بافتهاي پيشامدرن در مقدمه بسنده کند (و این احتمالاً فهم ريشة مفهوم مدرن حکومت را آسانتر میکرد) اما اين کار، در نهايت امری سليقهاي است.
پادشاهي صفويه با فراگير شدن چشمگير آن، يعني همکاري بيشترين گروههاي اجتماعي و گفتمانهاي بیگانه با یکدیگر در هستة مرکزي پروژه متحول میشود. به اين ترتيب، اتحاد دو شاخة ايلات جنگاور ترک و ديوانسالاران ايراني در عصر شاه عباس اول (1038-995ق) جاي خود را به عنصر غلامها میدهد. نيومن استدلال میکند که اگرچه در روزهاي پاياني صفويه، توازن گفتمان یادشده آشکارا به سود شکل سختگیرانة فقاهت یا دين تغيير يافت، گفتمانهاي فلاسفه و صوفيها همچنان جايگاه خود را در هستة مرکزي حفظ کرد. آساني انتقال قدرت به ولیعهدِ شاهِ درگذشته در زمان شاه سليمان (1105-1077ق) و شاه سلطانحسين (1135-1105ق) در مقايسه با مشکلات کلانی که موجوديت حکومت صفوی را در عصر شاه اسماعيل (930-893ق) و شاه تهماسب (984-930ق) تهديد کردند، به عنوان نشانة ديگري از ظهور ساختاري ديده میشود که همزمان گفتمانهاي عناصر متشکلة متضاد خود را سازگار ساخته و ترقی بخشيده است.
در حالي که الگوي پيشنهادي نيومن در حوزة ساختار قدرت به طور کلي متقاعدکننده و جذاب است، اما اشکالاتی نیز در بر دارد. يکي از کاستيهاي آن، همبستهسازي سُستِ فضاي اقتصادي در یک تصوير عمومي است. منافع و مضار اقتصادي همواره بخشی از گفتمان نمادين حاکم بر جامعه نيستند. اگرچه توضيحات مجابکنندهاند که چگونه دستاورهاي بلندمدت اقتصادي شماري از گروههاي غيرنخبه (خارج از عناصر اصلی ساختار قدرت) به بهبود منافع آنها در پروژة صفوي و مشروعيت آن انجاميد، اما به نظر میرسد که او ناکاميهاي اقتصادي را به همين نسبت در روايت خود برجسته نديده است.