دانلود کتاب The Dark Tower
by Stephen King
|
عنوان فارسی: برج تاریک |
دانلود کتاب
جزییات کتاب
مجموعهی برج تاریک برعکس بسیاری از مجموعههای بلند فانتزی، مجموعهای نیست که هر جلد آن داستانِ به خصوص و جدایی از سیر داستان کلی داشته باشد؛ بلکه کل این مجموعهی 7 جلدی یک داستانِ واحد دارد، پس نمیتوان کتاب اول را به تنهایی معرفی کرد؛ چرا که مستقل نیست. از این رو کتاب اول یعنی «هفت تیرکش» را بهانهای برای معرفی این مجموعه قرار میدهیم.
میتوان گفت معرفی برج تاریک – مجموعهای که خود نویسنده آن را مهمترین کار هنری خود میداند- تا حدودی آسان است. آسان برای این که کافی است به شما بگوییم، به داخل کتابفروشی بروید و مقدمهی کتاب هفت تیرکش را به قلم خود استیون کینگ بخوانید. مطمئناً برای شناخت این کتاب به چیز بیشتری احتیاج نخواهید داشت. اما سعی میکنم در این معرفی، دلایلی بیاورم که شما را توجیه کند این کتاب را حتماً بخوانید.
چرا برج تاریک را حتماً باید خواند؟
اول از همه این مجموعه را استیون کینگ نوشته است، نویسندهی آمریکاییِ 64 سالهای که او را یکی از سه نویسندهی بزرگ وحشت میدانند؛ کسی که تعداد بسیار زیادی کتاب و مجموعه نوشته، شاهکارهای بینظیری در ژانر گمانهزن خلق کرده، بیش از 350 میلیون نسخه از آثار او در جهان به فروش رسیده و از زمرهی نویسندگانی است که به طور متعدد برندهی جایزهی ادبی برام استوکر (جایزهی ادبیات وحشت) شده است و میزان اقتباسهای سینمایی از کتابهای او در بین فانتزینویسان بسیار زیاد است. خوشبختانه اکثر اقتباسهای سینمایی از رمانهایش بسیار موفق بودهاند.
دلیل دوم شاید داستان خلق این مجموعه است.
استیون کینگ در دوران نوجوانی تحت تأثیر شاهکار فانتزی حماسی جی. آر. آر. تالکین، یعنی سهگانهی ارباب حلقهها و همینطور هابیت، تصمیم گرفت حتماً یک کتاب فانتزی حماسی بزرگ و اسرارآمیز که قابل قیاس با ارباب حلقهها باشد، بنویسد. البته همانطور که خود نیز اعتراف میکند موفق نمیشود مجموعهای همسطح ارباب حلقهها خلق کند، اما تمام تلاش خود را کرده و انصافاً مجموعهای فوقالعاده خلق کرده است.
کینگ برای نوشتن داستان سالها صبر میکند و آن را به تعویق میاندازد تا این که روزی فیلم وسترن سرجیو لئونه، «خوب، بد، زشت» را میبیند. تحت تأثیر شکوه و ناکجاآبادی فیلم (این صفت را خود کینگ برای این فیلم به کار میبرد) قرار گرفته و ایدهی یک داستان فانتزی وسترن در ذهنش شکل میگیرد؛ یا همانطور که خود او میگوید:
«...هنوز نیمی از فیلم نگذشته بود که فهمیدم میخواهم رمانی در ادامهی جستجوگریها و سحر و جادوهای تالکین بنویسم که شکوه فیلمهای وسترن را داشته باشد.»