دانلود کتاب Social Identity

برخی از نوشته های جدید، تردیدهای جدی دربارۀ این موضوع تجربه کرده اند که آیا هویت و هویت یابی آنقدر مهمند که به نظر می آید علم اجتماعی فکر می کند آن ها مهمند. به نظر بروبیکر هویت چیزی است که افراد می توانند بگویند دارند یا اینکه می توانند باشند، بدین معنی هویت، واقعی هم نیست. هویت در این معنا افراد را وادار به هیچ کاری نمی کند و نمی تواند وادار کند، البته افراد به دلایل و مقاصد خودشان هویت را می سازند و شکل می دهند. پس ما در عوض هویت باید فقط دربارۀ فرآیندهای رایج و باز- هویت یابی صحبت کنیم. بحث جنکینز اینست که اگر نه به هیچ دلیل دیگری، هویت یابی به این دلیل مهم است که مکانیسم شناختی اساسی است که انسان ها بطور فردی و جمعی برای مقوله بندی کردن خودشان و همگنانشان به کار می برند. این نوعی مقوله بندی پایه ای است که برای سازماندهی جهان انسانی، اساسی است. اینگونه است که ما می دانیم کی کیست و چی چیست. ما به عنوان انسان ها بدون قادر بودن به انجام این کار نیز نمی توانستیم هر چه را انجام می دهیم انجام بدهیم. این کتاب، چارچوبی جامعه شناختی دربارۀ این پرسش ها ارائه می دهد: ما چگونه بدانیم کی هستیم و دیگران چگونه ما را تعیین هویت می کنند؟ چگونه درک مان از خودمان به عنوان افراد منحصر به فرد با تحقق اینکه همیشه و همه جا جنبه هایی از هویت مان را با افراد بسیاری سهیم هستیم سازگار است؟ چگونه ما می توانیم ادراک عادی مان از خودمان که بطور باثباتی ما کی هستیم را با این دانش که ما می توانیم چیزهای متفاوتی برای افراد متفاوت و در شرایط متفاوت باشیم منطبق سازیم؟ تا چه اندازه ممکن است به کسی یا چیزی متفاوت از آنچه حالا هستیم تبدیل شویم؟ و آیا ممکن است فقط خودم باشم؟ این کتاب با طرح دیدگاه های مختلف دربارۀ هویّت و فرآیند هویت یابی، به بررسی هویت یابی های فردی، تعاملی، و نهادی توجه می کند. علاوه بر هویت های فردی و جمعی، هویت های جنسیتی، قومی، ملّی، و اقلیتی را نیز مورد مطالعه قرار می دهد. جنکینز می نویسد از آنجا که تعیین هویّت خودمان یا دیگران دارای معنا است و معنا از درون کنش متقابل بیرون می آید پس هویّت های انسانی در واقع هویّت های اجتماعی اند. البته در دوران مدرن به واسطۀ شتاب تند تغییر، درک اینکه فرد کیست کاملاً مهم شده است در حالی که پیش از این، هویّت تا حد زیادی توسط گروه و جامعه تخصیص داده می شد. از نگاه هاوارد در موقعیت های تاریخی قبلی، هویت اینقدر مسئله نبود، هنگامی که جوامع با ثبات تر بودند، هویت تا حد زیادی تخصیص یافته بود بجای اینکه انتخاب شده یا اختیار شده باشد. با توجه به عدم قطعیت و پیش بینی ناپذیری زندگی، این امر سودمند و حتی ضروری است. هویت ها با برآمدن از درون و بیرون فرآیندهای دو جانبۀ شناخت متقابلی که غالباً ریشه در موقعیت های خاص دارند عموماً احتمالی، عجالتاً و تا اندازه ای پذیرای بی ثباتی و تناقض اند. به نظر کاستا و باموسی صنعت تبلیغات از اینکه چگونه به افراد، بیشتر و گرانتر بفروشد درکی طولانی دارد. قبولاندن با فروش هویت به آن ها: یک نگاه نو، یک تغییر، یک من نو. بارث می نویسد قومیت و تفاوت فرهنگی به هم مربوطند. دیدگاه او بیشتر به گافمن و از طریق وی به جامعه شناسان شیکاگو همچون هیوز مدیون است. هویت یابی جمعی در کنش متقابل تولید می شود و ذاتاً سیاسی است. نهادی شدن، یکی از پیامدی ترین شیوه هایی است که افراد با آن در هویت یابی های جمعی مشارکت می کنند یا آن ها را می پذیرند. نهادها سرچشمه ها و محل های هویت یابی برای افراد هستند. هویت های انتسابی بر اساس احتمالات تولد ساخته می شوند و هویت های اکتسابی در طول دورۀ بعدی زندگی به عهده گرفته می شوند و نتیجۀ میزانی از خود- راهبری هستند. گیدنز می گوید هویّت شخصی، طرح مشخصاً مدرنی است که افراد در چارچوب آن می توانند بطور بازتابی، روایتی شخصی برای خودشان بسازند که به آن ها کمک می کند خودشان را چنان درک کنند که بر زندگی و آینده شان کنترل دارند. جنکینز به هویّت پدیدار شده در سطح نظم فردی، نظم تعاملی، و نظم نهادی می پردازد: دیدگاه برآمده از سطح نظم فردی، از کمک های نظری مؤثر چارلز هورتن کولی و جرج هربرت مید سرچشمه می گیرد. در نظم تعاملی، با توجه به دیالکتیک درونی--بیرونی، آنچه افراد دربارۀ ما می اندیشند به همان اندازۀ چیزی که ما دربارۀ خودمان می اندیشیم اهمیت دارد. هویّت، یکسویه نیست. در سطح نظم نهادی، هویّت های نهادی شده به واسطۀ ترکیب فردی و جمعی خاص شان متمایز می گردند. الگوهای عمل ریشه دار و تثبیت شده مطابق با رویّه ای تکراری که در فرد و جمع درونی می شوند.

Summary by a.ahmadi1965