دانلود کتاب James Joyce's Ulysses: A Study
by Stuart Gilbert
|
عنوان فارسی: اولیس جیمز جویس: مطالعه |
دانلود کتاب
جزییات کتاب
فارسیزبانانِ علاقهمند به ادبیات داستانی، تشنه خواندن اولیس هستند؛ کتابی که از قضا توسط یکی از مترجمان خبره (منوچهر بدیعی) به فارسی هم ترجمه شده؛ اما متأسفانه امکان انتشار پیدا نکرده است. تنها بخشهایی از این رمان توسط انتشارات نیلوفر منتشر شده تا به قول معروف، علاقهمندان فعلاً با آن یک تهبندی بکنند تا شاید روزی کل رمان منتشر شود، هرچند که بعید به نظر میرسد این اتفاق به این زودیها محقق گردد.
نخستین واکنش اکثر ناقدان و برخی خوانندهگان در برابر “اولیس” آن بود که این اثر ادبی را یکسره نوعی “طنز” بهشمار آورند. زمانی گذشتتا با توجه به روشهایی که در آن بهکار رفته بود ـ “تکگویی درونی” و”سیلان خودآگاهی” ـ و با تعمق در انبوه حقایق و اموری که در اولیس مطرح شده است، معلوم شد که این اثر یکسره طنز نیست، اما از طنز هم خالی نیست. شاید طنزآمیزترین تکّۀ “اولیس” قطعهیی از بخش دوازدهم آن “سیکلوپ” باشد که در اینجا ترجمۀ آن آمده است. به خوانندهگان پیشنهاد میشود که نخست آنچه دربارۀ تمامی بخش ۱۲،پیش از یادداشتهای شمارهگذاری شده، نوشته شده است، بخوانند و پس از آن به خواندن متن همراه با یادداشتها بپردازند.
منوچهر بدیعی
آخرین وداع بینهایت تأثرآور بود، از منارههای دور و نزدیک صدای ناقوسِ مرگ لاینقطع بلند بود و همه را به تشییع جنازه میخواند و در گوشه و کنار محلههای غمزده دهها طبل پوشیده در نمد که صدای پوک توپها آنها را قطع میکرد، ندایی شوم سر میداد. غرش کرکنندۀ رعد و روشناییکور کنندۀ برق که این صحنۀ مرگبار را روشن میکرد، گواهی میداد که توپخانۀ آسمان از قبل تمامِ طنطنۀ مافوق طبیعیِ خود را به این منظرۀ مخوف عاریه داده است. از دریچههای سیلبند آسمانِ خشمگین بارانی سیلآسا بر سر برهنه خلایقی که گرد آمده بودند، فرو ریخت و عدۀ اینان به کمترین تخمین پنجصدهزار بود. دستهیی از پاسبانهای شهر دبلین بزرگ، به فرماندهی شخصسرکلانتر در میان آن جمع عظیم، به حفظ نظم مشغول بودند و برای آنکه آن جمع عظیم سرگرم شوند، دستۀ موزیکانچی سنج و سازهای بادی خیابان یورک با آلات پوشیده در پوشش سیاه ماهرانه، همان نغمۀ بیهمتایی را مینواختند که قریحۀ نالان “اسپرانتزا” از گهواره در دل ما نشانده است.