دانلود کتاب Tintenherz
by Cornelia Funke
|
عنوان فارسی: قلب جوهری |
دانلود کتاب
جزییات کتاب
آن شب باران میبارید؛ بارانی نجواگر و دلپذیر. حتی سالها بعد نیز، مِگی میتوانست فقط با بستن چشمانش همچنان به وضوح صدای آن را بشنود؛ آوایی چون صدای ضربه سر انگشتانی کشیده که به شیشه میکوبد. صدای پارس سگی از جایی در تاریکی به گوش میرسید و مگی که مدام از این دنده به آن دنده میشد نمیتوانست بخوابد.
کتابی که این روزها میخواند، زیر بالشش قرار داشت و جلد کتاب در زیر بالش به گوش مگی فشار میآورد؛ گویی میخواست او را بار دیگر به دنیای صفحات چاپ شده بازگرداند.
پدرش اولین بار که متوجه کتاب زیر بالشش شد سر به سرش گذاشته و گفته بود: «مطمئنم که خوابیدن روی یه جسم سفت و مربع شکل مثل اون که زیر سرته خیلی راحته. زود باش اعتراف کن. بگو که کتاب قصهش رو در طول شب توی گوشت زمزمه میکنه.»
مگی پاسخ داده بود: «بعضی وقتها آره. اما این فقط واسه بچهها اتفاق میوفته.»
و این پاسخ باعث شده بود که مو بینیاش را نیشگون بگیرد. مو. مگی هیچگاه پدرش را به نام دیگری نخوانده بود.