دانلود کتاب A Handbook of Intellectual Property Management: Protecting, developing and exploiting your IP assets
by Adam Jolly, Jeremy Philpott
|
عنوان فارسی: کتاب مدیریت مالکیت فکری: حفاظت از توسعه و بهره برداری از دارایی های آی پی خود را |
دانلود کتاب
جزییات کتاب
بهصورت کلی میتوان استراتژیهای اتخاذشده پیرامون داراییهای فکری را با توجه به وضعیت داراییهای فکری شرکت، به دو دسته اصلی تقسیم نمود. دسته اول مربوط به شرکتهایی است که در حال حاضر دارای حق مالکیت فکری هستند و از آن در جهت منافع خود استفاده مینماید و در مقابل، دسته دوم شرکتهایی هستند که از حقوق مالکیت فکری برخوردار نبوده و ممکن است در مسیر توسعه کسبوکار خود، حقوق مالکیت فکری دیگران را نقض نمایند.
یک کسبوکار دارنده حقوق مالکیت فکری، از پنج راهکار اصلی میتواند به ایجاد ارزش و منفعت از آنها اقدام نماید؛ در اغلب موارد، مدیران شرکتهایی که یک مجموعه مالکیت فکری را در اختیار دارند، فرض را بر این گذاشته که بهترین راه استفاده از دارایی فکری، جلوگیری و ممانعت از رقابت است. به عبارت دیگر، حقوق مالکیت فکری را با هدف جلوگیری از رقبای بالقوهای که میتوانند بازار و مشتریان را از طریق ارائه محصول یا خدمتی مشابه تحت تأثر خود قرار دهند، بکار میگیرند. اتخاذ استراتژی قدرت بازار «Market Power» شرکت را قادر میسازد تا قیمت محصولات و یا خدمات خود را بالا برده و در نتیجه سود نهایی را افزایش دهند. اگرچه این استراتژی بالقوه، اولین اقدامی است که در ذهن مدیران نقش میبندد، با این حال نباید از دیگر راهکارهای بهرهبرداری از مالکیت فکری شامل «فروش داراییهای فکری»، «صدور مجوز بهرهبرداری از دارایی فکری»، «استفاده از داراییهای فکری بهعنوان یک نیرو محرکه سازماندهی همکاریهای سودمند با رقبا، تأمینکنندگان، مشتریان و یا دیگر توسعهدهندگان فناوری» و در نهایت «اهدا نمودن دارایی فکری با اهداف استراتژیک» غافل شد.
بهطور مشابه، مدیران یک شرکت فعال در یک کسبوکار خاص که ممکن است مرتبط با حقوق مالکیت فکری متعلق به سایر شرکتها باشد، در اغلب موارد تصور میکنند بهترین (یا تنها) راهکار آنها در محکوم کردن اعتبار یا دامنه حقوق مذکور، از طریق دادرسیهای حقوقی است. در این مورد نیز اگرچه این استراتژی ممکن است جذاب و متناسب با شرایط باشد، ولی تنها گزینه موجود نیست. استراتژیهای دیگری که یک شرکت در شرایط یاد شده میتواند اتخاذ نماید، شامل توسعه فناوری جایگزین با هدف عدم نقض حقوق مالکیت فکری دیگران، اخذ مجوز از صاحبان امتیاز داراییهای فکری مرتبط و ایجاد مجموعهای قابل توجه و معتبر از حقوق مالکیت فکری جهت ممانعت از دادرسیهای حقوقی پر هزینه است. همچنین در موارد نادر میتوان به توسعه سریع و همهجانبه محصول یا خدماتی که بهصورت بالقوه میتوانند ناقض حقوق مالکیت فکری باشند، مبادرت ورزید که در صورت چالشهای حقوقی میتوان صاحبان «IP» را متقاعد به صدور مجوز نمود و یا در بدترین حالت، قاضی یا هیئت منصفه را تا حدی متقاعد به اعلام قانونی نمودن فرآیند توسعه محصول یا فناوری نمود.
یکی از مهمترین مواردی که در مدیریت سبد داراییهای فکری شرکت و اتخاذ استراتژیهای مرتبط با مدیریت مالکیت فکری باید به آن توجه داشت، این است که هیچیک از استراتژیهای تشریح شده در بالا در همه شرایط مطلوب نیستند. اینکه هر کدام از آنها در چه شرایطی میتواند بیشترین کارایی را داشته باشد، نیازمند ارزیابی دقیق هزینهها و مزایای نسبی در کوتاهمدت و بلندمدت است. گفتنی است، بسیاری از مدیرانی که خواستار ارزیابیهای اینچنینی هستند، درک لازم پیرامون اینکه هزینهها و مزایای یاد شده، تحت تأثیر جزئیات قوانین و مقررات مرتبط با سیستم پتنت، کپیرایت، علائم و نشانهای تجاری و اسرار تجاری هستند را ندارند.