دانلود کتاب Koka zimanê kurdî - The origions of Kurdish
by D. N. MacKenzie
|
عنوان فارسی: ریشه های زبان کردی - اصلی از |
دانلود کتاب
جزییات کتاب
نام «کُرد» به شکل «کورد» (جمعش «کورتن/کورتان) چهار بار در «کارنامک اردشیر بابکان» ذکر میشود که اثری از قرن ششم میلادی به فارسی میانه است و موضوع آن مربوط به برسرکار آمدن اردشیر ساسانی در قرن سوم میلادی میشود. در آنجا جنگهای اردشیر با «کوردگان» ماد شرح داده میشود که چوپانی و گله داری میکردند. همچنین طبری در روایتی که از «خداینامک»، اثری به فارسی میانه، آورده، شرح میدهد که اردوان، پادشاه اشکانی، چگونه اردشیر را تحقیر کرده، گفته است که او «در میان چادرهای کُردها بزرگ شده است.» به نظر پاتس روشن است که در اینجا نیز «منظور از لفظ کُرد نه نام واقعی یک قوم، بلکه عنوانی تحقیر آمیز به معنی چوپان و کوچ نشین بوده است.»
بیشک بخشی از «ترکیب تباری» و ژنتیک اکثر کردها به دوران ماد برمی گردد، لیکن تنها ریشه کردهای معاصر نیست که قسما به مادها میرسد. آنها به همان درجه نوادگان مادهای گذشته و آمیزه با اقوام و تبارهای دیگر فلات ایران و شرق آناتولی-شمال عراق هستند که آذربایجانیان و مردم همدان، گیلان، استان مرکزی، اصفهان و حتی فارس و عیلام حاملین این ترکیب قومی و تباری بشمار میروند.
مک کنزی بر آن است که «امروزه با رشد ناسیونالیسم کردی این نام (یعنی «کُرد») چنان بکار برده میشود که گویا شامل همه ملل و اقوام ساکن بین ترکها و اعراب در غرب و ایرانیان خود ایران در شرق میشود. این تعبیر در میان مردم ایرانی (به غیر از کردها) شامل لرها و قبایل گورانی هم گردانیده میشود» .
در مجموع اتفاق نظر اکثریت بزرگ دانشمندان بر آن است که تا اواخر عهد باستان و دوره ساسانیان و حتی چند قرن پس از اسلام، لفظ «کُرد» معنای عمومی «کوچنده» و عشایر را داشته و همه عشایر کوچنده ایرانی که عرب و ترک نبودند، چنین نامیده شدهاند. مینورسکی (همانجا) میگوید که نویسندگان عرب و ایرانی قرن دهم میلادی (چهارم هجری) لفظ «کُرد» را حتی به معنایی وسیع تر به کار گرفته، به «همه عشایر ایرانی غرب ایران از جمله چادرنشینان فارس» اطلاق نمودهاند. «ان لمبتون مینویسد که استخری جمع «اکراد» را در باره همه کوچندگان و عشایری به کار برده است که نه عرب بودند و نه ترک، درست همانند ابن حوقل که از «کردهایی» سخن میگوید که گلههای شتر و گوسفند داشتند و ساکن صحراهای شرق ایران و یا لرستان بودند». پاتس از دهها نویسنده و مورخ عرب و ایرانی مانند طبری، یعقوبی، بلاذری و ابن الفقیه همدانی نام میبرد که از «کردهای» هرات، همدان، فارس و خوزستان و حتی طبرستان خبر دادهاند. به نقل از پاتس (همانجا) استخری در قرن دهم م. فهرست ۳۳ قبیله کوچنده را آورده ، اما در باره کردها نوشته است که «تعداد آنان بیشتر از آنست که بتوان شمرد و از سوی دیگر، آنان (کردها) به سرتاسر ایران پخش شده اند. پاتس به نقل از مینورسکی این نقل قول از حمزه اصفهانی را از سال ۹۶۱ م. می آورد که می گوید «ایرانیان دیلمیان را «کردهای طبرستان» و حتی اعراب را «کرد های سورستان» (آسورستان) می نامند» .
با این ترتیب تا قرن ها پس از اسلام آنچه که در آثار شرقی و یا غربی «کرد» نامیده شده، هرگونه اقوام و قبایل کوچ نشین ایرانی (و نه ترک و یا عرب) بوده و محدود به عشایر کرد معاصر نبوده است. تعبیر «کرد» به معنای زبانی و قومی معاصر بسیار جدیدتر است و به هر حال پس از سده دهم-یازدهم میلادی است.
از این نگاه، نام «کرد» تا حد زیادی به تعابیر «تات» و «تاجیک» نیز شبیه است که تا قرنها پس از اسلام به همه ایرانیان یکجا نشینی گفته میشد که عرب و ترک نبودند. تعابیر تات و تاجیک نیز در دورهای جدید تر و به هرحال چند قرن پس از اسلام معنای قومی و زبانی کنونی را به خود گرفتهاند.