دانلود کتاب الفبا
|
عنوان فارسی: الفبا |
دانلود کتاب
جزییات کتاب
پس از درگذشت غلامحسین ساعدی در ۱۳۶۴ در پاریس، زنده یاد هما ناطق در ویژه نامه ای که نشریه «زمان نو» به ساعدی اختصاص داده بود، به روایت کوشش خستگی ناپذیر او در سازمان دادن و انتشار فصلنامه «الفبا» پرداخت. روایت هما ناطق در این باره و نیز گفتار او در باره ساعدی خواندنی و شنیدنی است.
غلامحسین ساعدی درگذشت و با مرگ نابهنگام، گوشه ای از گذشته و حال هریک از ما را با خود برد و بر باد داد: برخی را بیقرار، برخی را سرگردان، برخی را اندیشناک و برخی را حتی تنها و رنجان وانهاد و پشت سر گذاشت. اما رفتنش همه را از دیده گریاند و به دل لرزاند/ گوئی چون “آذرخش در سخن خویش” زیست، که بارها او گفت و ما باورمان شد: “دنیا بِلَه گِدسَه بیز قرلوخ”!
آرزویش این بود –شاید هم شوخی می کرد- که اگر روزی در غربت مرد، بر سر مزارش بنوازند و برقصند و بیاشامند، همچنانکه خود او دو سال پیش (در ۹ آوریل ۱۹۸۳)، همه ما را بر سر مزار هدایت خندانده بود و گورستان را به صحنه نمایش تبدیل کرده بود. یک سال پیش هم در مراسم خاکسپاری “یلماز گونی” و باز در همان گورستان که امروز جای خود اوست، بر گور سیاه و مرمرینی نشسته بود، باز می خندید و می گفت: “این که قبر نیست، این میز کار است، من پیشنهاد می کنم الفبا را همین جا مندرج بفرمائیم که میز صفحه بندی هم دارد.”