دانلود کتاب The Constitution of Society: Outline of the Theory of Structuration
by Anthony Giddens
|
عنوان فارسی: قانون اساسی جامعه: نمای کلی از علوم اجتماعی و |
دانلود کتاب
جزییات کتاب
دو رویکرد اصلی در جامعه شناسی بر اساس دوگانگی فرد و جامعه عبارتند از ساختارگرایی و کنش گرایی. هر یک از مکاتب جامعه شناسی و جامعه شناسان به یکی از این رویکردها گرایش دارند. ساختارگرایی بر آنست که پدیده های اجتماعی تحت تأثیر فشار علّی ساختارها به وجود می آیند. روش شناسی حاکم بر جامعه شناسی ساختاری به علت بیرونی مؤثر بر شکل گیری پدیده های اجتماعی ناشی از رفتارهای فردی باور دارد. تعاریف مختلفی از ساختار اجتماعی شده است ولی تعریفی که بیش از سایر تعاریف مورد استقبال قرار گرفته است ساختار اجتماعی را عبارت از روابط متقابل افراد می داند. در این چشم انداز جامعه شناختی، مکاتب جامعه شناسی کارکردگرا، ساختارگرا، تضاد و ... را می توان جای داد، و از جامعه شناسان بزرگی همچون کارل مارکس، امیل دورکیم و تالکوت پارسونز نام برد.
جامعه شناسان رویکرد کنش گرا به عاملیّت فردی انسان توجه دارند و شکل گیری وقایع اجتماعی را ناشی از قدرت علّی فرد می دانند. روش شناسی حاکم بر رویکرد کنش گرا باور دارد که پدیده های اجتماعی از دلایل برآمده از درون فرد سرچشمه می گیرند و منشاء بیرونی و ساختاری ندارند. به عبارت دیگر، با قدرت معناسازی فرد در روابط متقابل اجتماعی، او رفتارهای دیگران را تفسیر می کند و بر اساس برداشت ذهنی مزبور به کنش می پردازد. در این چشم انداز جامعه شناختی می توان به مکاتب کنش گرای تفسیری همچون مکتب کنش متقابل نمادین و جامعه شناسان این مکتب مثل چارلز هورتن کولی، جرج هربرت مید و هربرت بلومر اشاره نمود.
آنتونی گیدنز در کتاب ساخت جامعه تلاش نموده است این دو دیدگاه مبتنی بر دوگانگی فرد و جامعه را بر اساس مفهوم دوسویگی عاملیّت و ساختار در رویکردی جدید به پدیداری وقایع اجتماعی، تحت عنوان نظریۀ ساخت یابی با هم ترکیب نماید. از نظر او کنشگران نه فقط دائماً بر جریان فعالیت هایشان نظارت دارند و از دیگران انتظار نظارت مشابهی بر فعالیت های خودشان را دارند؛ همچنین بطور عادی بر جنبه هایی از زمینه های اجتماعی و فیزیکی که در آن ها حرکت می کنند نظارت می نمایند. در نگاه گیدنز، کنشگران با عقلانی شدن کنش به درک نظری مستمری از زمینه های فعالیت شان ادامه می دهند و می توانند بیشتر آنچه را که انجام می دهند توضیح دهند.
گیدنز ساختار را عبارت از قواعد و منابع می داند. او برخلاف طرفداران جامعه شناسی ساختاری که فقط فشارآوری ساختارها را می پذیرند معتقد است ویژگی های ساختاری نظام های اجتماعی، هم قادرکننده و هم فشارآورنده اند. ساختار در نظریۀ ساخت یابی به عنوان ویژگی نظام های اجتماعی درک می شود که در رویّه های بازتولید شدۀ تثبیت شده در زمان و فضا حمل می شود. یقیناً ویژگی های ساختاری نظام های اجتماعی برای فعالیت های فرد بیرونی اند. در نظریۀ ساخت یابی، ضرورت های این نکته می توانند به این شرح مطرح گردند. جوامع انسانی یا نظام های اجتماعی آشکارا بدون عاملیّت انسانی وجود ندارند. اما این امر به این معنی نیست که کنشگران، نظام های اجتماعی را می آفرینند. آن ها نظام های اجتماعی را بازتولید می کنند و تغییر شکل می دهند، آنچه قبلاً در استمرار عمل ساخته شده را بازسازی می کنند. در کل، در تعریف ساخت یابی می نویسد ساخت یابی عبارت از ساختارسازی روابط اجتماعی در سراسر زمان و فضا به اتکاء دوسویگی ساختار است. گیدنز در این کتاب به بررسی روش شناسی های مورد استفاده در رویکردهای ساختارگرا و کنش گرا پرداخته است، و در نهایت، روش شناسی رویکرد ساخت یابی را ارائه می دهد.