دانلود کتاب Flow: The Psychology of Optimal Experience

«جریان؛ روانشناسی تجربه بهینه» حتما اون مفهوم «فلو» که منظورش هست هم توی فرهنگ ما زیاد مورد اشاره واقع نشده است. خود انگلیسی زبان‌ها عبارت‌های مختلفی برای توصیفش دارند. شاید بهترین آن‌ها این عبارت «being in the zone» باشد.
بحث شادی درونی و خوشبختی و رضایت خاطر و این‌هاست. چطور می‌شه که افراد به بیشترین حد رضایت‌مندی از زندگی خودشون می‌رسند. چه چیزهایی باعث می‌شود تا فعالیت‌های روزانه ما تبدیل به تجربه‌های بهینه و رضایت‌بخش تبدیل بشوند.
احساسی که ما نسبت به خودمون داریم و میزان رضایت‌مندی ما از زندگی نهایتا به این موضوع برمی‌گردد که ذهن ما چطور تجربه‌های هر روز ما رو تفسیر کند. ذهن ما همیشه دوست دارد برای خودش ول بچرخد و معمولا هم اگه آزاد باشد به اتفاقات و یا سناریوهایی تمرکز می‌کند که منفی و غیرسازنده هستند. تجربه بهینه یعنی یک تجربه درونی که در ضمیر آگاه ما نظم برقرار کند. چنین حالتی وقتی ایجاد می‌شود که انرژی روحی و روانی ما (یا همون توجه و تمرکز) صرف رسیدن به اهداف واقع‌بینانه‌ای بشود که چالش موجود برابر با مهارت‌های ما باشد. اگه این دو با هم برابر نباشند، یا کسل می‌شویم یا مضطرب. دلیل اینکه دنبال کردن هدف باعث ایجاد این حالت می‌شود این است که رسیدن به هدف باعث می‌شود ما کل توجه خودمان را صرف کاری که می‌کنیم بکنیم و نمی‌توانیم به چیز دیگری فکر کنیم. افراد مختلف اون لحظه‌هایی که غرق حل کردن چالش‌های کار خودشون بودن را به عنوان شادترین و رضایت‌بخش‌ترین لحظات عمرشون می‌دانند. در واقع چیزی که باعث رسیدن به این تجربه می‌شود در کنترل توجه ما خلاصه می‌شود.
افرادی که این حالت را تجربه کردن موارد زیر را گزارش کردند: اول اینکه ما بتوانیم چالش ایجاد شده را برطرف کنیم. دوم اینکه باید بتوانیم تمرکز کنیم. سوم اینکه این کار باید اهداف مشخصی داشته باشد و چهارم اینکه به ما بازخورد بدهد تا بفهمیم عملکرد ما چطور است. پنجم اینکه مشغله‌های روزمره و دغدغه‌های عادی رو فراموش می‌کنیم. ششم اینکه احساس کنترل روی اعمال خودمون داریم. هفتم نگرانی‌های ما در مورد موجودیت خودمون از بین می‌رود. و آخر اینکه طول زمان هم برای ما تغییر می‌کند. در بعضی کارها احساس می‌کنیم زمان زود می‌گذرد و بعضی جاها زمان کندتر می‌گذرد.