دانلود کتاب História natural da religião
by David Hume
|
عنوان فارسی: تاریخ طبیعی دین |
دانلود کتاب
جزییات کتاب
دانلود نسخه فارسی کتاب تاریخ طبیعی دین از پیکوفایل
دیوید هیوم از فیلسوفان اسکاتلندی و از پیشروان مکتب تجربهگرایی بود. تقریباً همه فیلسوفان بر این اتفاق نظر دارند که او بزرگترین فیلسوف تاریخ بریتانیا و مکتب تجربهگرایی بوده است. او نخستین کسی بود که تهمت الحاد را پذیرفت. پیش از او فیلسوفان بسیاری از ادیان مختلف (مثلاً:از یونان باستانسقراط، از یهودیت اسپینوزا، از مسیحیت جوردانو برونو به الحاد متهم شدهاند که البته همه آنهاالحاد را رد کردند و این تهمتها همه یا ناشی از اختلاف سیاسی بوده یا خود واقعاً کافر بودند ولی خودشان پنهان کردند یا نخواستند باور کنند که کافر هستند (مثل اسپینوزا). هیوم نخستین فیلسوف در تاریخ بشر بود که زمانی به الحاد متهم شد گفت: باید بگویم که کفر خود را میپذیرم. او کسی بود که بر کانت تأثیر بسیاری گذاشت. این جمله کانت معروف است که :هیوم من را از خواب جزم اندیشم بیدار کرد.
دین از نظر هیوم
قبول نکردن دین و سر باز زدن از پذیرفتن عقاید دینی اوایل (زمان پیغمبران) معمولاً به خاطر توجیه ناپذیر بودن و یا مسخره بودن معجزات بوده است، اما امروزه گمان نمیکنم که شخص خردمندی بتواند حتی یک دلیل مناسب برای توجیه دین داشته باشد.در کتاب مقدس تناقضات زیادی وجود داشته است. یکی از دلایل آن تجزیهٔ آن پس از مرگ مسیح و بازنویسی آن توسط تعداد زیادی از انسانها (حواریون) است. اما مسئله اصلی این نیست؛ وقتی یک حس قوی برای انسان وجود دارد، انسان آن را رها نمیکند و دنبال حس ضعیف تر مثلاً آثار باستانی و تاریخی نمی رود یا کتب مقدس که سرشار از تعارض و تناقض هم هستند. لذا توقع مذاهب از من برای پیروی از آنها، بسیار خودخواهانه و غیر محترمانه است و من تنها راه را برای رستگاری ام «آموزش بر مبنای خرد و شواهد» میدانم تا به واسطهٔ آن سلطهٔ خرافات را از زندگی ام برای همیشه برچینم و خاتمه دهم.اگر به تاریخ بشر بنگریم «قانون» چیزی متغیر بوده است. هرچند ترمهای ثابت هم در آن وجود داشته که آن را کنترل کرده است. اما اوضاع وخیم تجاری، جنگ یا مذاهب متغیر در کشورها، آب و هوا و مخصوصاً اخلاق حاکم بر اکثریت مردم، همه و همه باعث تغییر قوانین شدهاند.هیوم در کتاب تاریخ طبیعی دین، منشأ پیدایش توحید در میان بشر را «عقل» و پیدایش شرک را ناشی از «ترس» (و برخی دیگر از غرایز) میداند.اولویتها و اختلافهای سلیقهای به شدت بر این قضیه صحت وارد کردهاند. مثلاً در جامعهای دیده شده است مردم باستانی سوریه چنان به خود قحطی و مشقت وارد میکردند، اما گوشت کبوتر را نمیخوردند. یا حتی در «پنجشنبهها» گوشت مرغ حلال اعلام شده است، اما همان گوشت در روزهای جمعه حرام است و هرچه که مینگرم میبینم اینها هیچ علت مشخصی ندارند و احترامها یا دلسوزیهایی بی دلیل است که علتی برایش نمیبینم.