دانلود کتاب The Lord of the rings and philosophy : one book to rule them all
by Tolkien, John Ronald Reuel
|
عنوان فارسی: ارباب حلقه ها و فلسفه: یک کتاب به همه آنها را رد |
دانلود کتاب
جزییات کتاب
کتاب یاران حلقه اثر جان رونالد روئل تالکین، ترجمۀ بخش نخست ارباب حلقهها است. از زمان نگارش کتاب تاکنون ارباب حلقهها بارها تجدید چاپ شده و به زبانهای زیادی ترجمه شده است. کتاب اربابحلقهها یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین کتابهای ادبیات در قرن ۲۱ به شمار میرود.
ارباب حلقهها (The Lord of the Rings) رمانی به سبک خیالپردازی حماسی است. این مجموعه داستان ادامهٔ اثر پیشین تالکین با نام هابیت است که در همین ژانر نوشته شده بود. تالکین این مجموعه را پس از دوازده سال کار، در طى سالهاى 1954 تا 1956 منتشر کرد و براى او شهرتى جهانى به ارمغان آورد.
کتاب یاران حلقه به طور عمده درباره هابیتها و امید است که خواننده از خلال صفحات آن چیزهاى زیادى درباره شخصیت و اندکى از تاریخشان را دریابد. اطلاعات بیشتر را در گزیدهاى از کتابِ سرخِ سرحد غربى مىتوان یافت که پیشتر با عنوان هابیت منتشر شده است. داستان از نخستین فصلهاى کتاب سرخ اقتباس شده که نوشته خود بیلبو است، اولین هابیتى که آوازهاش در جهان پیچید و او آن را آنجا و بازگشت دوباره مىنامید، چرا که کتاب درباره سفر او به شرق و بازگشت از آنجا بود: این ماجرا تمام هابیتها را درگیر وقایع عظیم آن دوران نمود.
در این کتاب علاوه بر هابیتها از موجوداتی افسانهای دیگری نیز سخن به میان آمده که در ادامه معرفی کوتاهی از این موجودات و هابیتها آمده است:
دوزف: گونهاى موجودات خیالى که در حفرهها و راههاى درون کوهها و سطوح زیرین معادن زندگى مىکنند. قامت آنان حدوداً نیم متر است. گاه ظاهرى زیبا دارند، اما معمولا به شکل پیرمردانى دنیادیده با ریش بلند تجسم مىشوند که در مواردى گوژپشت هستند.
اورک: موجودى افسانهاى (مثل هیولاى دریا، غول یا دیو) با هیئتى هراسانگیز.
گابلین: جن سرگردانى که معمولا شرور و خبیث است. مىگویند گابلینها در غارها زندگى مىکنند اما به خانههاى مردم هم مىآیند و دیگها و قابلمهها را به صدا در مىآورند، لباس خفتگان را چنگ مىزنند، شبها اثاثیه را جا به جا مىکنند، و پس از کوبیدن به در و دیوار مىگریزند.
اِلف: اِلف در فرهنگ عامه ژرمنها، ابتدا به هرگونه روح اطلاق مىشد، و بعدها به معنى خاصتر موجود کوچکى معمولا به شکل انسان استفاده شد. اسنورى الفها را به الفهاى روشن (که زیبا بودند) و الفهاى تاریک (که از قیر تاریکتر بودند) دستهبندى کرد. الفها به شرارت و بىثباتى معروف بودند. در زمانها و مناطق مختلف تصور مىشد که الفها باعث بروز مرض در میان آدمیان و حیوانات مىشوند و بر سینه فرد خفته مىنشینند و برایش کابوس ایجاد مىکنند.
ترول: هیولاى غولپیکرى که گاه داراى قدرتهاى جادویىست. ترولها که با انسانها دشمنى مىورزند در قصرهایشان زندگى مىکنند و با تاریکى هوا نواحى اطراف را تحت سیطره خود درمىآورند. اگر در معرض آفتاب قرار بگیرند مىترکند یا سنگ مىشوند.
هابیت: مردم کوچکی هستند، کوچکتر از دورفها، عاشق صلح و آرامش و زمینهای زراعی خوباند. از ماشین بدشان میآید، اما ابزار را ماهرانه به کار میبرند. چالاکاند، اما دوست ندارند عجله کنند.
در بخشی از کتاب یاران حلقه میخوانیم:
وحشت بر پىپین و مرى چیره شد و آنان خود را به رو روى زمین انداختند. سام خود را به پهلوى فرودو چسباند؛ فرودو کمتر از دوستانش وحشتزده نبود؛ چنان به خود مىلرزید که انگار به شدت سردش بود، ولى وحشتش با وسوسهاى ناگهانى براى به انگشت کردن حلقه فروخورده شد. میل به این کار بر او استیلا یافت و او دیگر نمىتوانست به چیز دیگرى فکر کند. ماجراى گورپشته را فراموش نکرده بود و همچنین توصیه گندالف را؛ اما ظاهرا چیزى تشویقش مىکرد که تمام هشدارها را نادیده بگیرد و در آرزوى تسلیم شدن مىسوخت. امیدى به فرار نداشت یا انجام کارى، چه خوب و چه بد: فقط احساس مىکرد که باید حلقه را بگیرد و در انگشتش بکند. نمىتوانست حرف بزند.