دانلود کتاب The Fountainhead

سرچشمه، داستان یک آرشیتکت نابغه، با دقت وسواسگونه است، که از عدم درک، و راحت طلبی دیگران، به تنگ آمده است. آرشیتکت «هوارد روارک»، در برابر دادگاه ظاهر میشود: او به منفجر کردن ساختمان بزرگ نوسازی متهم است. اتهام او نابود کردن اثری ست، که خود طراحی کرده، چون اثر او را به رغم تضمین اکید، مبنی بر اینکه مطابق نقشه ی او ساخته خواهد شد، از محتوا خالی، و گویا بی پدرش کرده، و نمای ساختمان را با سلیقه ی مردم، منطبق کرده اند. خوانشگر در این فصل با یکی از صحنه های متداول دادگاه، در داستانهای آمریکایی مواجه میشود. «روارک» به تنهایی از خود دفاع میکند، وی دفاعیه خود را چنین آغاز میکند: «چند هزار سال پیش، مردی برای نخستین بار آتش روشن کرد. به احتمال زیاد خودش روی انبوه چوبهایی که آتش گرفته بود، زنده زنده سوخت. او را بزهکاری انگاشتند که از یکی از شیاطین، رازی را که از بشر پنهان شده بود، دزدیده و برملا ساخته است، اما این کار او باعث شد که انسانها خود را گرم کنند، خوردنیها را بپزند و غارهاشان را روشن سازند(...). «پرومته» به این دلیل که آتش را از خدایان ربود به صخره ای زنجیر شد، و لاشخورها بدنش را تکه تکه کردند. آدم به دلیل خوردن میوه درخت شناخت، محکوم به تحمل رنجها شد (...). افراد دارای خلاقیتهای بزرگ؛ متفکران، هنرمندان، دانشمندان و مخترعان همواره یک تنه در مقابل دیگر انسانهای دوران خود ایستاده اند.» ... روارک، این پرومته نوین ارزشهای فردی را ستایش میکند.