دانلود کتاب نوشتم باران, باران بارید
|
عنوان فارسی: نوشتم باران, باران بارید |
دانلود کتاب
جزییات کتاب
کتابک/ احمد رضا احمدی شاعر بزرگسالان و نویسنده کتاب های کودکان، که از آغاز دهه ۱۳۴۰ کار فرهنگی خود را در گستره شعر نو بزرگسالان آغاز کرد و به عنوان شاعری از موج نو شعر فارسی در محفل های فرهنگی و ادبی شناخته شد.
وقتی پدرم به سفر رفت بهار بود. عطر اقاقیا به من فرصت نداد که بدانم پدرم رفته است. پدرم برای ما – من و خواهرهایم – مداد رنگی، یک مداد پاککن، یک قفس، و یک گنجشگ گذاشت. وقتی پدرم لبخند خداحافظی میزد، گنجشگ غمگین و قهوهای بود. او میدانست که وقتی پدرم نباشد کسی نیست که قفسش را کنار حوض بگذراد تا رنگ آب و ماهی را فراموش نکند. مادرم در خانه را بست تا دیگر کسی چیزی از پدرم نگوید.
یک روز جمعه گنجشگ از من خواست که یک گنجشگ دیگر نقاشی کنم تا او در قفس تنها نباشد.
جمعه تعطیل بود. شنبه به کوچه رفتم روی دیوار سفید خانهی همسایه با مداد سبز یک گنجشگ کشیدم. قفس را به کوچه بردم. گنجشگ در قفس بود. در قفس را باز کردم، گنجشگ بیرون آمد، رفت کنار تصویر گنجشگ روی دیوار. دیوار را نوک زد. آنقدر نوک زد تا گنجشگ دیگر رها شد و پرواز کرد.