دانلود کتاب چکامه ها
|
عنوان فارسی: چکامه ها |
دانلود کتاب
جزییات کتاب
داستانی نه تازه
شامگاهان که رؤیت دریا
نقش در نقش می نَهُفت کبود
داستانی نه تازه کرد به کار
رشته ای بُگسَسْت و رشت های بگشود
رشته های دِگَر بر آب ببرد.
اندر آن جایگه که فندق پیر
سایه در سایه بر زمین گُسترد
چون بماند آبِ جوی از رفتار
شاخه ای خشک و برگی زرد
آمدش باد و با شتاب ببرد.
همچنین در گشاد و شمع افروخت
آن نگارینِ چرب دست اُستاد
گوشمالی به چنگ داد و نشست
پس چراغی نهاد بر دَمِ باد
هرچه از ما به یک عتاب ببرد
داستانی نه تازه کرد، آری
آن زِ یغمای ما به رهْ شادان،
رفت و دیگر نه بر قَفْاش نگاه
از خرابیِ ماش آبادان
دلی از ما ولی خراب ببرد!