دانلود کتاب Survival of Capitalism
by Henri Lefebvre
|
عنوان فارسی: بقای سرمایهداری |
دانلود کتاب
جزییات کتاب
کتاب بقای سرمایهداری؛ بازتولید روابط تولید نقدی است بر برخی از مهمترین رویکردهای غالب در مارکسیسم رایج. لوفور در این کتاب برخی از مهمترین مفاهیم سنتی مارکسیسم را بازاندیشی و نقد میکند. از جملهی مهمترین و بحثانگیزترین این مفاهیم، دولت، طبقهی کارگر، ایدئولوژی، هژمونی و انقلاب است. آنچه مهم است اینکه او نقد و بازاندیشی خود را بر مبنای مفهوم بازتولید روابط تولید و در پیوند با ایدهی تولید فضا مطرح و صورتبندی میکند. به گفتهی استفان کیپفر یکی از مهمترین ادای سهمهای لوفور، تلاش او برای «شهریکردنِ » تحلیل هژمونی است؛ یعنی آنچه که لوفور «بقای سرمایهداری» مینامد.
بقای سرمایهداری را باید در پیوند با مفهوم تولید فضای هانری لوفور خواند و فهمید. همانطور که لوفور در جملهی معروفش در بقای سرمایهداری، این پیوند را به خوبی یادآور میشود: «سرمایهداری توانسته است تضادهای درونیاش را برای یک سده (اگر نگوییم برطرف) کماثر کند، و در نتیجه در یکصد سالی که از زمان نگارش سرمایه میگذرد، در دستیابی به «رشد» موفق بوده است. نمیتوانیم محاسبه کنیم که به چه قیمتی، اما میدانیم به چه وسیلهای: با اشغال فضا، با تولید فضا.» بنابر ایدههای لوفور، امر شهری زمینه و واسطهای است برای بقای سرمایهداری، و البته همزمان منبع و مبنایی برای مطالبههای انقلابی برای دگرگونساختنِ سرمایهداری. از دید لوفور، جستجوی منابعی برای یک سیاست ضدـهژمونیک و تبیین بقای سرمایهداری، پروژههایی متقابلن بیرونگذار نیستند بلکه به طور درونی به هم مرتبطند. از سوی دیگر، لوفور نقش دولت را در تولید فضا برجسته میداند؛ فضایی که دولت، نقشی کلیدی در تولید و بازتولید آن در مقیاس سیارهای بازی میکند. با درنظرگرفتن تحلیلهای لوفور دربارهی مسائلی مانند شیوهی دولتیِ تولید، فضای دولتی، و نقش دولت در فرایند mondialisation، روشن است که دولت بیانگر پیوند بین بقای سرمایهداری و تولید فضا است. نهادهای دولتی نقشی به طور فزاینده بنیادی را در تولید فضا، و در نتیجه در تسهیل بقای سرمایهداری بازی میکنند.
به این ترتیب، اشارهای به مفهوم دولت از دید لوفور و نقد او بر آن برای فهم بقای سرمایهداری ضروری به نظر میرسد. به گفتهی برنر و اِلدن با اینکه نوشتههای لوفور دربارهی سیتیها و نظریهی اجتماعیفضایی در حال حاضر به انگلیسی ترجمه شده اند و به شکلی گسترده مورد بحث قرار میگیرند، کارهای به همان اندازه نوآورانهی او دربارهی نظریهی دولت، فضامندی دولتبودگیِ مدرن، و فرایند جهانیشدن، توجه کمتری را به خود جلب کرده است. این غفلت شگفتآور است. از یک سو این نوشتهها صراحتن کار او را دربارهی سیتیها، اوربان، و فضا میپرورانند، تکمیل و نیز نقد میکنند. از سوی دیگر، این رویهی غالب کاملن قابلفهم است، زیرا بیشتر متون اصلی او دربارهی این موضوعات هنوز به انگلیسی ترجمه نشده است. اگرچه گامهای لوفور در مطالعهی دولت، فضامندی دولت، و جهانیشدن هرازگاهی تصدیق شده است ــ برای مثال، در قدردانیِ آمیخته با احترام نیکوس پولانتزاس در کتابش دولت، قدرت و سوسیالیسم که در ۱۹۷۸ منتشر شد ــ اما در بحثهای پژوهشی دربارهی کارهای لوفور، هم در جهان انگلیسیزبان و هم در جهان فرانسویزبان، این آثار تقریبن به نحوی سیستماتیک نادیده گرفته شده اند.
میدانیم که پس از ۱۹۶۸ لوفور به نحو نظاممندی دست به بازاندیشیِ ابعاد سیاسی کارهای خود زد. لوفور پس از نگارش کتاب مهم تولید فضا در سال ۱۹۷۴، بلافاصله پروژهی به همان اندازه پراهمیتی را دربارهی نظریه و جغرافیای تاریخیِ دولت مدرن در مقیاسی جهانی در پیش گرفت. نتیجهی این پژوهش، که در بین سالهای ۱۹۷۶ تا ۱۹۷۸ در فرانسه منتشر شد، کتاب دولت بود. اما چرا دولت؟ از دید لوفور، پاسخ سرراست است ــ «زیرا دولت، و هر آنچه را که دولت به آن مربوط است و بر آن دلالت میکند میتوان در قلب مدرنیته یافت». دولتها نقشی کلیدی در مدیریت و حفاظت از رشد سرمایهدارانه در تمام مقیاسهای فضایی ــ محلی و جهانی ــ بازی میکنند؛ در نتیجه نقد سرمایهداری ضرورتن مستلزم نقد قدرتِ دولتیِ مدرن است.