دانلود کتاب The Book Thief
by Markus Zusak
|
عنوان فارسی: دزد کتاب |
دانلود کتاب
جزییات کتاب
کتاب دزد اثر مارکوس زوساک، داستانی تکان دهنده و بسیار شگفتآور از جنگ است. جنگی که بنیان خانواده را از جا میکند و جز ویرانی و مرگ و آوارگی خبری به جا نمینهد، اما در همه تیرگیها باز هم بارقه امید هست و دختری که علیرغم همه تلخ کامیها با ره جستن به دل کتابها، دنیایی زیبا و دور از هیاهوی مرگ و ویرانی برای خود خلق میکند.
این رمان در سال 2005 میلادی منتشر شد و توانست جوایز زیادی را از آنِ خود کند؛ به نحوی که بیش از 190 هفته در صدر کتابهای پرفروش مجله نیویورک تایمز ایستاد و هم در بین کتابهای بزرگسالان و هم در میان رمانهای نوجوانان به موفقیتهای زیادی دست یافت. همچنین از این کتاب فیلمی به کارگردانی بریان پرسیوال ساخته شده است.
مارکوس زوساک در رمان کتاب دزد (The Book Thief)، مرگ را به عنوان راوی داستان برگزیده و ماجراهای داستان در آلمان زمان نازیها اتفاق میافتد؛ دورهای که راوی اذعان دارد که سرش خیلی شلوغ است. در این رمان روابط دختری جوان با والدین، همسایگان و همچنین یک بوکسور نشان داده میشود.
کتاب دزد رمانی درباره جنگ نیست اما مارکوس زوساک (Markus Zusak) از جنگ به عنوان عنصری بهره گرفته تا شرایط سختی را در زمان زندگی شخصیت اول داستان نشان دهد. نویسنده بخشی از جنگ را به مخاطب نشان میدهد که بسیاری از انسانها بدان توجه نمیکنند؛ دختری نوجوان که تمام تلاشش این است در محیطی پر از خشم و خون زندگی کند، از زندگیاش تا آنجا که میتواند بهره ببرد و دیگران را نیز در خوشیهای این جهان سهیم کند.
یکی از نقاط مثبت این رمان انتخاب «مرگ» به عنوان راوی داستان است. از آنجایی که داستان در زمان جنگ اتفاق میافتد و شخصیتهای داستانی مجبورند مرگ افراد زیادی را در زندگی به چشم ببینند این انتخاب میتواند بسیار مناسب باشد؛ راوی داستان به دزد کوچک کتابها و ماجراهای پیش رویش علاقهمند میشود و تصمیم میگیرد داستان زندگی او را با جهانیان در میان بگذارد. با این حال حضور مرگ در مقام راوی داستان و فضای پر التهاب و جنگزدهای که داستان در آن روایت میشود سبب شده مخاطب رمان «کتاب دزد» در حال و هوای تیره و تاری قرار بگیرد و لحظات تلخی را تجربه کند.
در بخشی از کتاب دزد میخوانیم:
کتاب دخترک بارها و بارها در میانۀ عملیات پاکسازی لگدمال شد و هرچند فقط دستور داده بودند تودۀ بتونها را پاکسازی کنند، اما باارزشترین دارایی او داخل کامیون زباله انداخته شد و در آن لحظه مجبور شدم کاری کنم. داخل کامیون پریدم و کتاب را برداشتم، بیآنکه بدانم داستان دخترک را طی سالیان متعدد و در طول سفرهایم، بارها و بارها خواهم خواند. جاهایی را که با همدیگر مواجه شدهایم خواهم دید و از اینکه دختر چه چیزهایی دیده و چطور جان سالم به در برده شگفتزده خواهم شد. تنها کاری که از دستم برمیآید این است که اتفاقاتی را که بر دختر گذشته در کنار سایر حوادثی که طی آن دوران شاهدشان بودهام، بگذارم.